به جان این شعر ها

به جان این شعر ها
که دست دلتنگی هایم را خوانده اند
گاهی چنان از "جای خالیت"
لبریز می شوم ،،

که دلی برای مخفی کردن
احساسم باقی نمی ماند ،،

گاهی چنان غرق در
خاطراتت می شوم
که نفسی برای زندگی
باقی نمی ماند،،

به همین شعر
شبنم گرفته #قسم
هیچ تابستانی را
اینچنین سرد ندیده بودم
بس که "داغ نبودنت" #دلم را می لرزاند.


شفیقه_______طهماسبی ❣
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #تکست_خاص #تکست_ناب #خاصترین #دخترونه #love #عشق #تنهایی #عاشقانه
دیدگاه ها (۷)

وقتی که عطر سبزی به مشامت می رسه و یا مادربزرگی که تو صف سبز...

هنوز هم زندگی زیباست ! هنوز هم در وجود آدمها مهربانی‌های سبز...

『‌استورےلند』فورواردقشنگتره‌رفیق🎈استفادھ‌شخصے‌عیـبی‌یـوخکپی‌...

تو را در باد گم کرد و به انتظار نشست و نمی دانست مسافران باد...

« غرق شدن »جمله ی عجیبی است .انگار وصف حالم را میگوید .آنقدر...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط