آقا خوششان آمد
#آقا_خوششان_آمد
نمی خواستم به این مسئله ورود کنم. اما حرف های بی سر و ته عده ای که از سر بغض و با شکم سیری طوری زمین را چیده اند که گویا شخص رهبر خدای نقد ناپذیری است، و از آنجا که دوستانی که کفریات بنده را دنبال می کنند می دانند سعی ام بر حق گویی است و نه مصلحت اندیشی یک خاطره ناقابل را عرض می کنم!
آخرین بار با جمعی تقریبا چهل نفره خدمت ایشان بودیم (که احتمالا می شود یک دیدار نیمه خصوصی) طبق روال اعظام و اکابر، افاضات و بیانات می فرمودند و بنده بعد از زمانی طولانی احساس کردم فضای جلسه خیلی یک طرفه شده.
مدیریت جلسه هم طبعا مطابق سیاستگذاری که داشت ، برای خودش یک چینشی طراحی کرده بود که چه کسی جلو بنشیند و چه کسی عقب. بنده که نه دعوت به سخن گفتن شده بودم و نه خودم علاقه ای به صحبت داشتم، بعد از گذشت زمان زیادی ( که بعضا به ژانر خاطره گویی حاضرین هم کشیده شده بود!) احساس کردم باید سخنی عنوان کنم که روند جلسه از یک طرفه بودن کمی خارج شود.
فاصله ام هم با آقا کم نبود اما وقتی احساس کردم باید مطلبم را بگویم نه صدایی زدم و نه حتی دستی بلند کرده و اجازه ای گرفتم. یک اشاره ساده از بین جمعیت به ایشان داشتم طوری که حتی کنار دستی بنده هم متوجه حرکت دستم نشد!.
سخنان آخرین نفر که تمام شد با اینکه وقت جلسه با فرمایشات گهربار حاضرین به شدت گرفته شده بود، اما ایشان خودشان به من اشاره کردند که «اجازه بدهید ببینیم این برادرمان چه نکته ای دارد» بنده هم رک و راست نکاتم را گفتم.
( بیشتر جلسه راجع به فتنه 88 صحبت شد و بنده نقد کردم اینقدر که مدیر جلسه از فتنه 88 گفتند سوالی که پیش میاید این است که، پس چه شخصی قرار است به فکر بحران های سال 98 این مملکت باشد؟ و یکی دو نکته دیگر که به این نوشته ارتباطی ندارد. جان مایه عرض بنده در مورد جلسه نکته ای بود که اصلا به ذائقه ی مدیر جلسه خوش نیامد اما راحت مخالفت خودم را ابراز کردم )
آقا هم با همان وضعیت تنگی وقت بسیار اما با حوصله به حرفهای کاملا متفاوت بنده با اتمسفر جلسه گوش دادند. بعد هم خود شروع به صحبت کردند و در بین صحبت هایشان (نقل به مضمون) اشاره کردند: «نکته ای که این برادرمان می گوید درست است منتها این مسئله احتیاج به اتاق فکر دارد و ... »
جلسه تمام شد!. نه آسمانی به زمین آمد و نه فیلتر خاصی بود!. هر چند بعدها بادمجان دور قاب چین هایی که در همه جای تاریخ و تمام وسعت جغرافیا حضور دارند این مطالب را در بازخوردهای خبری سانسور کردند اما بنده در نزد ایشان هیچ گونه احساسی مثل این فضایی که این روزها دارد در فضای مجازی ترسیم می شود حس نکردم. لااقل خود ایشان با روی گشاده با نقد بنده برخورد کردند.
تجربه شخصی بنده به حقیر نشان داده اگر فیلتری هست بیشتر در دل خود آدمهاست که مولا علی (ع) فرمود: « زیادی وفاق از نفاق است!»
#یاسر_عرب
نویسنده و فیلمساز
🔰 رئیسیّه🔰
🆔 @Raeisieh
نمی خواستم به این مسئله ورود کنم. اما حرف های بی سر و ته عده ای که از سر بغض و با شکم سیری طوری زمین را چیده اند که گویا شخص رهبر خدای نقد ناپذیری است، و از آنجا که دوستانی که کفریات بنده را دنبال می کنند می دانند سعی ام بر حق گویی است و نه مصلحت اندیشی یک خاطره ناقابل را عرض می کنم!
آخرین بار با جمعی تقریبا چهل نفره خدمت ایشان بودیم (که احتمالا می شود یک دیدار نیمه خصوصی) طبق روال اعظام و اکابر، افاضات و بیانات می فرمودند و بنده بعد از زمانی طولانی احساس کردم فضای جلسه خیلی یک طرفه شده.
مدیریت جلسه هم طبعا مطابق سیاستگذاری که داشت ، برای خودش یک چینشی طراحی کرده بود که چه کسی جلو بنشیند و چه کسی عقب. بنده که نه دعوت به سخن گفتن شده بودم و نه خودم علاقه ای به صحبت داشتم، بعد از گذشت زمان زیادی ( که بعضا به ژانر خاطره گویی حاضرین هم کشیده شده بود!) احساس کردم باید سخنی عنوان کنم که روند جلسه از یک طرفه بودن کمی خارج شود.
فاصله ام هم با آقا کم نبود اما وقتی احساس کردم باید مطلبم را بگویم نه صدایی زدم و نه حتی دستی بلند کرده و اجازه ای گرفتم. یک اشاره ساده از بین جمعیت به ایشان داشتم طوری که حتی کنار دستی بنده هم متوجه حرکت دستم نشد!.
سخنان آخرین نفر که تمام شد با اینکه وقت جلسه با فرمایشات گهربار حاضرین به شدت گرفته شده بود، اما ایشان خودشان به من اشاره کردند که «اجازه بدهید ببینیم این برادرمان چه نکته ای دارد» بنده هم رک و راست نکاتم را گفتم.
( بیشتر جلسه راجع به فتنه 88 صحبت شد و بنده نقد کردم اینقدر که مدیر جلسه از فتنه 88 گفتند سوالی که پیش میاید این است که، پس چه شخصی قرار است به فکر بحران های سال 98 این مملکت باشد؟ و یکی دو نکته دیگر که به این نوشته ارتباطی ندارد. جان مایه عرض بنده در مورد جلسه نکته ای بود که اصلا به ذائقه ی مدیر جلسه خوش نیامد اما راحت مخالفت خودم را ابراز کردم )
آقا هم با همان وضعیت تنگی وقت بسیار اما با حوصله به حرفهای کاملا متفاوت بنده با اتمسفر جلسه گوش دادند. بعد هم خود شروع به صحبت کردند و در بین صحبت هایشان (نقل به مضمون) اشاره کردند: «نکته ای که این برادرمان می گوید درست است منتها این مسئله احتیاج به اتاق فکر دارد و ... »
جلسه تمام شد!. نه آسمانی به زمین آمد و نه فیلتر خاصی بود!. هر چند بعدها بادمجان دور قاب چین هایی که در همه جای تاریخ و تمام وسعت جغرافیا حضور دارند این مطالب را در بازخوردهای خبری سانسور کردند اما بنده در نزد ایشان هیچ گونه احساسی مثل این فضایی که این روزها دارد در فضای مجازی ترسیم می شود حس نکردم. لااقل خود ایشان با روی گشاده با نقد بنده برخورد کردند.
تجربه شخصی بنده به حقیر نشان داده اگر فیلتری هست بیشتر در دل خود آدمهاست که مولا علی (ع) فرمود: « زیادی وفاق از نفاق است!»
#یاسر_عرب
نویسنده و فیلمساز
🔰 رئیسیّه🔰
🆔 @Raeisieh
۱.۷k
۱۰ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.