وَقتی می گویَمدوستَت دارَموَقتی با شادیَت، شادَمبا غَمَت،غَمگیناصلَاوَقتی تورابا صَمیمیَتِ تَمام صِدا می زَنَمازخیلی ترس هاازخِیلی شایَدوبایَدهاگُذَشته اماین ها یعنیاعتماد