هیچ جا خونه پدربزرگ نمیشه.
هیچ جا خونه پدربزرگ نمیشه.
جایی که بوی بچگی هایت را میده از در خانه اش که وارد میشوی صدای خنده و بازی های بچگی هایت را میشنوی.
چشم هایت را میبندی و در خاطراتت جان میگیری
مگر میشود چنین جایی بود و شاد نبود؟مگر میشود عطر متفاوت غذای مادربزرگ را استشمام کنی و خوشحال نباشی؟اصلا مگر میشود کنار مادربزرگ بنشینی چند استکان چای اش را بنوشی و احساس خوشبختی نکنی؟
بهترین گوشه دنیا خانه ایست که کودکی هایت میان گل های باغچه اش نفس میکشد.
پدر بزرگ عزیزم چقد زود روز های با تو بودن گذشت
خاطراتم و روز های با تو بودن مثل یک فیلم از جلوی چشمانم میگذرد
۴ ساله که رفتی😔 و هر روز بیشتر از دیروز جای خالی ات حس میشود😔
جایی که بوی بچگی هایت را میده از در خانه اش که وارد میشوی صدای خنده و بازی های بچگی هایت را میشنوی.
چشم هایت را میبندی و در خاطراتت جان میگیری
مگر میشود چنین جایی بود و شاد نبود؟مگر میشود عطر متفاوت غذای مادربزرگ را استشمام کنی و خوشحال نباشی؟اصلا مگر میشود کنار مادربزرگ بنشینی چند استکان چای اش را بنوشی و احساس خوشبختی نکنی؟
بهترین گوشه دنیا خانه ایست که کودکی هایت میان گل های باغچه اش نفس میکشد.
پدر بزرگ عزیزم چقد زود روز های با تو بودن گذشت
خاطراتم و روز های با تو بودن مثل یک فیلم از جلوی چشمانم میگذرد
۴ ساله که رفتی😔 و هر روز بیشتر از دیروز جای خالی ات حس میشود😔
۴.۴k
۲۵ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.