می توان زیبا زیست نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم
می توان زیبا زیست... نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم. نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب
می توان زیبا زیست...
نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم.
نه چنان بی مفهوم
که بمانیم میان بد و خوب
لحظه ها میگذرند...
هر کجا خندیدیم
هر کجا خنداندیم
زندگانی آنجاست.
بیخیال همه ی تلخی ها
بی خیال...تموووم...سختیهای لعنتی..
این پست را میخام تقدیم کنم به فاطمه جان گلم.(jansoo)
که عزیز دل داداشیه. که یه هو بی خداحافظی رفت......دلتنگت شده داداشی....مهربونم.
..دوستدار تو.....آریا...
..
.
مهربون.
می توان زیبا زیست...
نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم.
نه چنان بی مفهوم
که بمانیم میان بد و خوب
لحظه ها میگذرند...
هر کجا خندیدیم
هر کجا خنداندیم
زندگانی آنجاست.
بیخیال همه ی تلخی ها
بی خیال...تموووم...سختیهای لعنتی..
این پست را میخام تقدیم کنم به فاطمه جان گلم.(jansoo)
که عزیز دل داداشیه. که یه هو بی خداحافظی رفت......دلتنگت شده داداشی....مهربونم.
..دوستدار تو.....آریا...
..
.
مهربون.
- ۱.۳k
- ۲۹ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط