مروری بر فرمایشات امام حسینع از مدینه تا کربلا
28مروری بر فرمایشات امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا
پس از این محبت و پذیرایی از سپاه ((حر)) و استراحت مختصر موقع ظهر و وقت نماز فرا رسید ، امام به حجاج بن مسروق مؤذن مخصوصش فرمود:
((اَذِّنْ یَرْحَمُکَ اللّه وَاَقِمْ لِلصَّلوةِ نُصَلِّی ؛ )) خدا رحمتت کند اذان و اقامه بگو تا نمازمان را بخوانیم.
حجاج مشغول اذان گردید امام به ((حر)) فرمود:
تو نیز با ما نماز می خوانی یا مستقل و با سپاهیانت می خوانی ؟ عرضه داشت نه ، ما هم با شما و در یک صف به نماز می ایستیم .
امام در جلو و یارانش و ((حر)) و سپاهیانش در پشت سر آن حضرت ایستادند و نماز ظهر را با آن حضرت به جای آوردند .
پس از تمام شدن نماز، حسین بن علی علیهما السلام در حالی که به شمشیرش تکیه کرده و در پایش نعلین بود و لباسش را پیراهنی ساده و عبایی عربی تشکیل می داد ، رو به طرف مردم ایستاد و خطاب به آنان چنین فرمود :
((مردم ! سخنان من اتمام حجت است بر شماها و انجام وظیفه و رفع مسؤ ولیت در پیشگاه خدا ، من به سوی شما حرکت ننمودم مگر آنگاه که دعوتنامه ها و پیکهای شما به سوی من سرازیر گردید که ما امام و پیشوا نداریم دعوت ما را بپذیر و به سوی ما حرکت کن تا خداوند به وسیله تو ما را هدایت و رهبری نماید . اگر بدین دعوتها وفادار و پایبند هستید اینک که من به سوی شما آمده ام باید با من پیمان محکم ببندید و در همکاری و همیاری با من از اطمینان بیشتری برخوردارم سازید و اگر از آمدن من ناراضی هستید حاضرم به محلی که از آنجا آمده ام مراجعت نمایم ))
سپاهیان حر در مقابل گفتار امام علیه السلام سکوت اختیار کردند و جواب مثبت یا منفی از سوی آنان ابراز نگردید .
و بدین صورت نماز ظهر با سخنان امام علیه السلام پایان پذیرفت تا وقت نماز عصر فرا رسید و این نماز نیز با امامت حسین بن علی علیهما السلام و شرکت یاران آن حضرت و سپاهیان ((حر)) اقامه گردید و پس از نماز امام علیه السلام به عنوان دومین سخنرانی باز هم سخنانی ایراد فرمود.
#حدیث#احادیث#روایت#روایات#امام#امامان#معصوم#معصومین#امامت#hadis#imam#شیعه#تشیع#اسلام#اهل_بیت#اهلبیت#حسین#امام_حسین#عاشورا#کربلا#از_مدینه_تا_کربلا#
پس از این محبت و پذیرایی از سپاه ((حر)) و استراحت مختصر موقع ظهر و وقت نماز فرا رسید ، امام به حجاج بن مسروق مؤذن مخصوصش فرمود:
((اَذِّنْ یَرْحَمُکَ اللّه وَاَقِمْ لِلصَّلوةِ نُصَلِّی ؛ )) خدا رحمتت کند اذان و اقامه بگو تا نمازمان را بخوانیم.
حجاج مشغول اذان گردید امام به ((حر)) فرمود:
تو نیز با ما نماز می خوانی یا مستقل و با سپاهیانت می خوانی ؟ عرضه داشت نه ، ما هم با شما و در یک صف به نماز می ایستیم .
امام در جلو و یارانش و ((حر)) و سپاهیانش در پشت سر آن حضرت ایستادند و نماز ظهر را با آن حضرت به جای آوردند .
پس از تمام شدن نماز، حسین بن علی علیهما السلام در حالی که به شمشیرش تکیه کرده و در پایش نعلین بود و لباسش را پیراهنی ساده و عبایی عربی تشکیل می داد ، رو به طرف مردم ایستاد و خطاب به آنان چنین فرمود :
((مردم ! سخنان من اتمام حجت است بر شماها و انجام وظیفه و رفع مسؤ ولیت در پیشگاه خدا ، من به سوی شما حرکت ننمودم مگر آنگاه که دعوتنامه ها و پیکهای شما به سوی من سرازیر گردید که ما امام و پیشوا نداریم دعوت ما را بپذیر و به سوی ما حرکت کن تا خداوند به وسیله تو ما را هدایت و رهبری نماید . اگر بدین دعوتها وفادار و پایبند هستید اینک که من به سوی شما آمده ام باید با من پیمان محکم ببندید و در همکاری و همیاری با من از اطمینان بیشتری برخوردارم سازید و اگر از آمدن من ناراضی هستید حاضرم به محلی که از آنجا آمده ام مراجعت نمایم ))
سپاهیان حر در مقابل گفتار امام علیه السلام سکوت اختیار کردند و جواب مثبت یا منفی از سوی آنان ابراز نگردید .
و بدین صورت نماز ظهر با سخنان امام علیه السلام پایان پذیرفت تا وقت نماز عصر فرا رسید و این نماز نیز با امامت حسین بن علی علیهما السلام و شرکت یاران آن حضرت و سپاهیان ((حر)) اقامه گردید و پس از نماز امام علیه السلام به عنوان دومین سخنرانی باز هم سخنانی ایراد فرمود.
#حدیث#احادیث#روایت#روایات#امام#امامان#معصوم#معصومین#امامت#hadis#imam#شیعه#تشیع#اسلام#اهل_بیت#اهلبیت#حسین#امام_حسین#عاشورا#کربلا#از_مدینه_تا_کربلا#
- ۱.۳k
- ۲۳ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط