دلم گرفته بود

✍🏿دلــم گـــرفته بود
شبی تاریک و ســـرد
از پشــت دیــوار ســـکوت
تـــرانه ای جوانــه زد
و نـــام تو
برتـــارک واژه ها
رُخ نـــمود
شعر تمام شد و دل
از اینهمه عشق
جوشید
چشم طاقت نبرد
تا سحر یک ریز بارید

✍🏿مرجان
شعر ادبیات
دیدگاه ها (۰)

✍🏿روزها فکر من این است و همه شب سخنمکه چرا غافل از احوال دل ...

✍🏿صبحیعنی آغاز؛آغاز یک عبورو دریچه یکسلام …گوش کن! …در نبض ب...

✍🏿ساحل دلت را به خدا بسپارخودش قشنگ ترین قایق رابرایت می فرس...

✍🏿خواهر که داشته باشی میشه همه دنیات.خواهر که داشته باشی هر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط