کاردشلریم/اکیپ ۵ نفره/پارت ۴
امیدوارم خوشتون بیاد....
#اوعلجان
دیگه واقعا تسلیم شده بودیم...عجب دخترای وحشی بودن..درس های امروز که تموم شد جلوی دخترا وایستادیم من و عمر و سارپ و گفتیم که بیاین ماجرا رو تمومش کنیم... سوسن گفت:باشه ولی از این به بعد شما میگم بریم ساف اوغلان لارم/پسرای پاکم... و بعدش دوتا انگشت بزرگه و اشاره رو بهم چسبوند به علامت بابای و رفت...دخترای دیگه هم:اووو خدافظ خواهرزاده های پاکموننن!....و اونام رفتن..
یعنی اونقدر سه تامون زیاد عصبانی شدیم که گفتیم:هوف یا هوف/هوف واقعا هوف...
#عمر
ظهر بود توی خونه ی زنمو شنگول اینا بودیم که یهو عمو اورهام از دستشویی در اومد و یهو گفت این کاغذا چیه توی توالت؟!... همه سکوت کردن که یهو اوعلجان سکوت رو شکست و گفت:جزوه های پارسالمه یعنی میشه گفت برای امسالم میشه استفاده کرد ...
(اوعلجان و سارپ همین سال و باهم خوندن اما قبول نشدن و بخاطر ما دوباره اومدن سال اول رو بخونن)
شنگول:آخه پسرم واقعا خدا بهت عقل بده ببین چیکارا که نمیکنه آخه...
اوعلجان:مامان فقط من نیستم که عمر خان هم هست امروز کلا با یه دختر آشنا شد... یهو گفتم:اولجاااااننننننن خدااااا لعنتتتتت کنههههههععع...
(بابام داشت توی اتاق اوعلجان به زور آسیه رو توی کالج ثبت نام میکرد و من و امل و آسیه و مامانم روی میزه ۶ با ۷ نفره اولجان اینا نشسته بودیم)
(اولجاننن الان معلوم نیست آسیه و امل چقدر پیاز داغش رو زیاد کنن آخه بشه ی پاکمممم)
خلاصه بگذریم...آسیه:داداش حالا کی هست؟!
امل:اسم این عروس خوشگلمون چیه؟!
خدیجه:اونم دوست داره؟
منم بهشون گفتم که بخدا فقط امروز با سوسن خانم دعوا کردم اما دعواهای حسابی و بعدش هم عصبانیم کرد و آخر سرش تسلیم شدم همین..
همای پایتخت:همین...🤌🏻
🤣🙃
آسیه:داداش ول کن زیاد خودت رو عصبانی و درگیر این چیزا نکن... خودت مکملی داداش... من تایید کردم اما گفتم:اینجوری نمیشه باید یه درس حسابی به این اولجان بدم آخه مننننن!!
شنگول:آها ببین پسرم اون چوبه رو اونجا میبینی؟؟!! بریم با همون بیافتیم به جونششش....
منم گفتم که:قبوله آناشتک/قبول
(شنگول از آیبیکه و عمر خوشش میاد و خدیجه از اوعلجان و آسیه...😅😑)
#یازگی #آسیه #اونور #دوروک #آسدور #لیزگه #سوسن #ییعیت #عمر #سوسعم #ملیس #رجب #برک #آیبر #ایلول #یاسمین #برکعلی #تولگا #یاستول #نیلسو #جمیله #جمتول #جیهان #اوعلجان #خواهران_و_برادرانم #سریال #سریال_ترکی باییی....
#اوعلجان
دیگه واقعا تسلیم شده بودیم...عجب دخترای وحشی بودن..درس های امروز که تموم شد جلوی دخترا وایستادیم من و عمر و سارپ و گفتیم که بیاین ماجرا رو تمومش کنیم... سوسن گفت:باشه ولی از این به بعد شما میگم بریم ساف اوغلان لارم/پسرای پاکم... و بعدش دوتا انگشت بزرگه و اشاره رو بهم چسبوند به علامت بابای و رفت...دخترای دیگه هم:اووو خدافظ خواهرزاده های پاکموننن!....و اونام رفتن..
یعنی اونقدر سه تامون زیاد عصبانی شدیم که گفتیم:هوف یا هوف/هوف واقعا هوف...
#عمر
ظهر بود توی خونه ی زنمو شنگول اینا بودیم که یهو عمو اورهام از دستشویی در اومد و یهو گفت این کاغذا چیه توی توالت؟!... همه سکوت کردن که یهو اوعلجان سکوت رو شکست و گفت:جزوه های پارسالمه یعنی میشه گفت برای امسالم میشه استفاده کرد ...
(اوعلجان و سارپ همین سال و باهم خوندن اما قبول نشدن و بخاطر ما دوباره اومدن سال اول رو بخونن)
شنگول:آخه پسرم واقعا خدا بهت عقل بده ببین چیکارا که نمیکنه آخه...
اوعلجان:مامان فقط من نیستم که عمر خان هم هست امروز کلا با یه دختر آشنا شد... یهو گفتم:اولجاااااننننننن خدااااا لعنتتتتت کنههههههععع...
(بابام داشت توی اتاق اوعلجان به زور آسیه رو توی کالج ثبت نام میکرد و من و امل و آسیه و مامانم روی میزه ۶ با ۷ نفره اولجان اینا نشسته بودیم)
(اولجاننن الان معلوم نیست آسیه و امل چقدر پیاز داغش رو زیاد کنن آخه بشه ی پاکمممم)
خلاصه بگذریم...آسیه:داداش حالا کی هست؟!
امل:اسم این عروس خوشگلمون چیه؟!
خدیجه:اونم دوست داره؟
منم بهشون گفتم که بخدا فقط امروز با سوسن خانم دعوا کردم اما دعواهای حسابی و بعدش هم عصبانیم کرد و آخر سرش تسلیم شدم همین..
همای پایتخت:همین...🤌🏻
🤣🙃
آسیه:داداش ول کن زیاد خودت رو عصبانی و درگیر این چیزا نکن... خودت مکملی داداش... من تایید کردم اما گفتم:اینجوری نمیشه باید یه درس حسابی به این اولجان بدم آخه مننننن!!
شنگول:آها ببین پسرم اون چوبه رو اونجا میبینی؟؟!! بریم با همون بیافتیم به جونششش....
منم گفتم که:قبوله آناشتک/قبول
(شنگول از آیبیکه و عمر خوشش میاد و خدیجه از اوعلجان و آسیه...😅😑)
#یازگی #آسیه #اونور #دوروک #آسدور #لیزگه #سوسن #ییعیت #عمر #سوسعم #ملیس #رجب #برک #آیبر #ایلول #یاسمین #برکعلی #تولگا #یاستول #نیلسو #جمیله #جمتول #جیهان #اوعلجان #خواهران_و_برادرانم #سریال #سریال_ترکی باییی....
۱.۸k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.