یهویی

یهویی
من به دنبال کسی می‌گردم
که دلش پنجره‌ی بازِ نگاهم باشد
و بدانم که حواسش به من است

عاشقی رسمِ نگاهش باشد
و من آرام آرام
محوِ زیبایی روحش بشوم

دل ببندم به دلش
و دل انگیزترین عشـق و نگارش بشوم
کسی از عمقِ دلم میگوید
ما که گشتیم نبود تو نیز نگرد .
.......
از خستگی خوابم نمیبره
دیدگاه ها (۵۶)

ﻫﺮ ﻧﺴﯿﻤﯽ ﻛﻪ ﻧﺼﯿﺐ ﺍﺯ ﮔﻞ ﻭ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺒﺮﺩﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﻣﺼﺮ ﺑﻪ ﻛﻨ...

نه از سرم می‌افتینه از چشممکجای دلم نشسته‌ای که جایت این‌قدر...

هر سه بی‌همنفس و خسته دل و تنهاییممن و ایـن کوچه و باران چه ...

هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانمپُرم از حس دلگیری که نامش ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط