لحظه انیست ه از

لحـظه اےنیـست ڪه از
یـاد تـوغـافـل بـاشـم
فـارغ ازعـشق تـو و
ڪشمڪش دل بـاشـم
ڪاش مےشـدڪه منـم
آیـینـه مـےگـردیـدم
تـاشـب روز بـه روے
تـو مـقـابـل بـاشـم
دیدگاه ها ()

خدایـا !آدم خلق کـردی...یا تـخم مرغ...؟چرا .. همه تو زرد از ...

بخشیدن بعضی ها مثل دادن یک گلوله بهشونه که اون تیری را که خط...

چـه زیـرڪانـه دلِ ساده ام رافـریب دادےمـنےڪه تـا سـر حـد جن...

لب های سرخ و طره‌ ی افشان که جای خود!دنیا "غزل" نداشت اگر دخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط