در میان شعله های آتش
در میان شعله های آتش
این غیرت و شرافت و مردانگی تو بود
که زبانه میکشید...
در عجبم
آن لحظه ای که جانت را کفِ دست گرفتی
به این فکر نکردی که فرزندانت
از گفتن " پدر " محروم میشوند..؟
به این فکر نکردی که همسرت
با نبودن ات چه خواهد کرد..؟
به چشمان منتظر مادرت فکر نکردی؟
به شانه های لرزان پدر...
.
آسوده بخواب
که نامَت
از روی اتیکتِ لباسِ آتش نشانی پاک شد
تا در آسمان این سرزمین حک شود.
تو شهید شدی
که " از خود گذشتگی " زنده بماند.
این غیرت و شرافت و مردانگی تو بود
که زبانه میکشید...
در عجبم
آن لحظه ای که جانت را کفِ دست گرفتی
به این فکر نکردی که فرزندانت
از گفتن " پدر " محروم میشوند..؟
به این فکر نکردی که همسرت
با نبودن ات چه خواهد کرد..؟
به چشمان منتظر مادرت فکر نکردی؟
به شانه های لرزان پدر...
.
آسوده بخواب
که نامَت
از روی اتیکتِ لباسِ آتش نشانی پاک شد
تا در آسمان این سرزمین حک شود.
تو شهید شدی
که " از خود گذشتگی " زنده بماند.
۶۴۸
۰۳ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.