اینم قا قا لیلی های اول صبحه من شوهر جان منو رسوند خون
اینم قا قا لیلی های اول صبحه من ...شوهر جان منو رسوند خونه و با عجله اماده شد بره سرکار امروز جلسه داشت طفلی منم بد جور دلم لواشک میخواست .....بخدا درکم بالاس ها میدونم دیرش شده بود ها ولی خب دله دیگه یهو میبینه هوس میکنه نگفته نماند خیلی اصرارش کردم برو وقتی برگشتی برام بیار ولی خب طفلی بچم دلش نیومد سریع رف گرف اومد فرصت خدا حافظی درس حسابی ام نداشتیم 😒 😒 😒
حالا موندم 6 و نیمه صب مغازه از کجا پیدا کرده 😓 😓 😓 😓
حالا دا
حالا موندم 6 و نیمه صب مغازه از کجا پیدا کرده 😓 😓 😓 😓
حالا دا
- ۱.۶k
- ۲۷ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط