داستان کوتاه پند آموز

👌 داستان کوتاه پند آموز


←حتما حرفهایمان را از سه صافی رد کنیم

💭 شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت:“گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم، دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت…”

💭 همسایه حرف او را قطع کرد و گفت:
“قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا
حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟

”گفت: “کدام سه صافی؟”

✅ اول از میان صافی واقعیت.

💭 آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد؟
گفت: “نه… من فقط آن را شنیده‌ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.”

✅ سری تکان داد و گفت:“پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذرانده‌ای.

💭 یعنی چیزی را که می‌خواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالی‌ام می‌شود.”

گفت: “دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.”

✅ بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند، حتما از صافی سوم، یعنی فایده، رد شده است.

💭 آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می‌خورد؟

نه، به هیچ وجه!

همسایه گفت:

💞 “پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال‌ کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی.”✨

💠 ••• حدیثی از معصوم •••💠

🔷 حضرت علے علیه السلام:

«بین حق و باطل، بیش از چهار انگشت، فاصله نیست.
باطل آن است که بگوئی شنیدم، و حق آنست که بگوئی دیدم»

🔚 بر اساس شنیدهاتون مردم رو قضاوت نکنید!!
__________________

🌹 🤗 کــــــــوی بهــــشت🤗 🌹
دیدگاه ها (۲)

آمین یا رب العالمین....

💔 🏴 💔 🏴 💔 🏴 بر مشامم میرسد بوی عزای فاطمه🏴 میشوم آماده ی گری...

.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط