بگذاربوسه بوسه بمیرم برای تو

بگذاربوسه بوسه بمیرم برای تو
چون کودکی بهانه بگیرم برای تو

یاابر شو بباربه لبهای تشنه ام
یا بر تنم که مثل کویرم برای تو

بگذارحس کنی چه کسی دردرون توست
آری منم ، منی که ضمیرم برای تو

من یک عقاب بودم و کارم شکاربود
اما ببین چگونه اسیرم برای تو

دل گفت "دوست دارمت" و عقل گفت : نه
این حرف عقل را نپذیرم ، برای تو .
دیدگاه ها (۵)

ایششششش اوق ق ق ق این صد در هزار کار شما پسراست

خخخ عجب کارتی

بگذاربوسه بوسه بمیرم برای توچون کودکی بهانه بگیرم برای تویاا...

حتی اگر خیال منی، دوست دارمتای آن که دوست دارمت اما ندارمت.....

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط