پنج سال گذشت از اون روزی که دیر رسیدم سر قرار و داشتی با

پنج سال گذشت از اون روزی که دیر رسیدم سر قرار و داشتی با نگرانی سراغمو از دوستام میگرفتی از پشت سر رسیدم بهت و خواستم بترسونمت اما وقتی برگشتی و چشماتو دیدم که باخوشحالی نگام میکردو حرفم یادم رفت تا یه دقیقه صدام میزدی اما من محو چشمات بودم اونجا بود،که برای اولین بار قلبم تند زد
پنج سال گذشته شدی عشق زندگیم
میشی خانوم خونم
میشی مادر توله هام
میشی همدمم
و هنوزم مث همون لحظه هربار نگام میکنی قلبم تند میزنه❤
دیدگاه ها (۹)

#har balaei saram omad,hame zaji ke keshidam vali az To nabo...

#in rasmesh ni 10 km rah raftam to otaq 10 metri

عشق سوگند یعنی: ⇊سوگند:عاغاییم...سعید:جون آقاییت؟سوگند:جونت ...

عشق سوگند بودن یعنی: ↓بیرونیم باهم درحال قدم زدنسعید:ببخشید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط