[ Jimin ]...[ Alone]
[ Jimin ]...[ Alone]
از کِی شروع شد؟
از همه کسایی که جلوم ميخندن ميترسم
سعى کردم فرار کنم اما،
مثل تو الان که راهت رو گم کردی
وقتى خوابم مياد و مستام
هیچ کدومش رو به یاد نمیارم
درموردش فکر کردم: الان دارم چیکار ميکنم؟
چرا من تنها کسیام که این شکلیه؟ نه، همه همینطوریان
دیدن خودم که اینطورى تظاهر ميکنه حالش خوبه
حس رقتانگیزی داره
همون روز
دوباره ادامه پیدا ميکنه
چهقدر باید تحمل کنم
تا بتونم برگردم؟
یه شب سرد و تنها
بدون هیچ فکرى توى سرم، تنهایى توى اتاق تاریک قدم ميزنم
همون روز
دوباره ادامه پیدا ميکنه
چیکار باید بکنم
تا این تاریکى تموم بشه؟
یه شب سرد و تنها
بدون هیچ فکرى توى سرم، تنهایى توى اتاق تاریک قدم ميزنم
گفته بودم خوبم،
اما احساس ميکنم دارم کمکم خودم رو از دست ميدم
روز و شب، این سقوط مکرر
یه گرگ و میش بد
سعى ميکنم نگاهم رو ازش بگیرم اما
روز و شب، این سقوط مکرر (ميدی، منو از اینجا ببرید) [میدی یه کد خطره، داره با کد دادن خواهش ميکنه ببرنش]
درستش ميکنم، همهچیز قراره درست بشه
دروغه، دروغه، دروغه، دروغه، دروغه، دروغه، دروغه
از کِی شروع شد؟
از همه کسایی که جلوم ميخندن ميترسم
سعى کردم فرار کنم اما،
مثل تو الان که راهت رو گم کردی
وقتى خوابم مياد و مستام
هیچ کدومش رو به یاد نمیارم
درموردش فکر کردم: الان دارم چیکار ميکنم؟
چرا من تنها کسیام که این شکلیه؟ نه، همه همینطوریان
دیدن خودم که اینطورى تظاهر ميکنه حالش خوبه
حس رقتانگیزی داره
همون روز
دوباره ادامه پیدا ميکنه
چهقدر باید تحمل کنم
تا بتونم برگردم؟
یه شب سرد و تنها
بدون هیچ فکرى توى سرم، تنهایى توى اتاق تاریک قدم ميزنم
همون روز
دوباره ادامه پیدا ميکنه
چیکار باید بکنم
تا این تاریکى تموم بشه؟
یه شب سرد و تنها
بدون هیچ فکرى توى سرم، تنهایى توى اتاق تاریک قدم ميزنم
گفته بودم خوبم،
اما احساس ميکنم دارم کمکم خودم رو از دست ميدم
روز و شب، این سقوط مکرر
یه گرگ و میش بد
سعى ميکنم نگاهم رو ازش بگیرم اما
روز و شب، این سقوط مکرر (ميدی، منو از اینجا ببرید) [میدی یه کد خطره، داره با کد دادن خواهش ميکنه ببرنش]
درستش ميکنم، همهچیز قراره درست بشه
دروغه، دروغه، دروغه، دروغه، دروغه، دروغه، دروغه
۳.۰k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.