به سقایی رود عباس و شور افکنده در دل ها

به سقّایی رود عبّاس و شور افکنده در دل ها

"الا یا ایها الساقی ! ادر کأساً و ناولها "


سر و دست و تن و جان داد و مقصودش نشد حاصل

" که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل ها "


چو عبّاس دلاور ، واژگون از عرشه زین شد

" زتاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها "


عزیزان غرق خون ، شب پر تلاطم ، دشت پر دشمن

" کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها ؟ "


اسیری می رود اهل و عیال سیّد طاها

" جرس فریاد می دارد که بر بندید محمل ها !"


چه زیبا گفت ((حافظ)) ای ((خرد)) از پستی دنیا

مَتی ما تَلقَ مَن تَهوی دَعِ الدنیا و اهملها؟




#اصغر_عرب
دیدگاه ها (۱)

هر کجا ذکر حسین بود « تو را یادم هست » هر کجا اشک حسین بود ...

ِکوتاه کن کلام ... بماند بقیه اشمرده است احترام .... بماند ب...

آبی نبود اگر که تو سقا نمی شدیمشکی نبود اگر که تو دریا نمی ش...

وَ خَسَفَ الْقَمَرُ .وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ.و کنار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط