سخت میخواهم که در آغوش تنگ آرم ترا

سخت میخواهم که در آغوش تنگ آرم ترا
هر قدر افشرده‌ای دل را، بیفشارم ترا
عمرها شد تا کمند آه را چین میکنم
بر امید آن که روزی در کمند آرم ترا
از لطافت گر چه ممکن نیست دیدن روی تو
رو به هر جانب که آرم در نظر دارم ترا
از رهایی هر زمان بودم اسیر عالمی
فارغم از هر دو عالم تا گرفتارم ترا

#صائب_تبریزی

#خاص ترین♥️
دیدگاه ها (۰)

تو، به سانِ شبنمی هستی روی برگِ گل‌ به سانِ گنجشکی روی شاخه‌...

جهان شب است و تو خورشید عالم‌آرایی#سعدی♥️♥️

بى عشق چه فرسوده‌اى اى دل...#حسین_منزوی🌱

«می‌ بینَمت،از مرگ نجات می‌ یابم،تنت لَنگرگاهِ من است..»#محم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط