صحبت های ناراحت کننده ی استاد حسین رفیعی....
صحبت های ناراحت کننده ی استاد حسین رفیعی....
«با سلام و درود به پیشگاه شهداء راه قرآن که قرآنیان حقیقی آنها بودند و در مسابقهای که داورش خدای متعال و ائمه اطهار(ع) هستند با عمل به قرآن ممتاز و برگزیده شدند.
و حقا که داور اصلی و حقیقی خدای متعال است و مابقی همواره در حال داوری شدنیم.
فکر نمیکردم بعد از ماراتن سخت و نفسگیر مسابقات کشوری اوقاف که معیار در آنجا امتیازاتی بود که توسط قراء کسب میشد، مجددا مسابقه برگزار شود. (مسابقه ای شبیه به گزینش مسابقات کُشتی ۱۵ سال قبل که برچیده شد!)
این دوره ای که در تهران برگزار شد کاملا بی معنی بود و بجای اینکه دوباره قرا را به جان هم بیندازیم، کاش در این دوره آنها را برای شرکت در مسابقات بین المللی آماده میکردیم و فوت و فن تلاوت در مسابقات هر کشور را به آنها انتقال میدادیم و یک کارگاه آموزشی برای قاریانی که در فینال مسابقات کشوری رتبه آوردند میشد تا نتیجه حاصله در مسابقات بینالمللی بهتر شود؛ چرا که اگر بنا بود همچین مسابقهای توسط شورای عالی قرآن در سه روز بصورت فشرده برگزار شود، دیگر چرا در مسابقات کشوری اوقاف فینال برگزار شد؟
خب اعلام میشد که مسابقات کشوری در دو مرحله مقدماتی و نیمه نهایی برگزار میشود و فینال این مسابقات در تاریخی دیگر بصورت فشرده توسط شورای عالی قرآن برگزار میشود و اوقاف فقط حق این را دارد که تا مرحله نیمه نهایی قراء را گزینش کند. بعلاوه به خاطر سرماخوردگی و ویروسی شدن این چند روزی که تهران حضور داشتم حتی نتوانستم یک پنجم تلاوت خود را ارائه دهم و این در تلاوتم کاملا مشهود بود بطوری که همان روز اول استاد شاهمیوه گفتند که ما میدانیم تلاوت رفیعی اینطور نیست و بخاطر سرماخوردگی نه می تواند تحریر بزند نه کارهایی که در ذهن دارد، اجرا کند و ما این را در امتیاز دادن تاثیر نمیدهیم که البته متاسفانه تاثیر دادند و اصلا نمیتوانستند ندهند، چون خودم هم از تلاوتهایی که در این سه روز ارائه دادم ناراحت بودم و اصلا صوتم یاری نمیکرد و توان نداشتم... بطوری که بعضی از خود عزیزان میگفتند طوری صدات گرفته بود که فکر میکردیم وسط تلاوت صدق الله بگویی...
حال وقتی من و نفر ممتاز دیگرِ مسابقات؛ سیدمصطفی حسینی در مسابقات کشوری در بین آن همه شرکت کننده تراز اول کشور در ماراتنی سخت و با شرایط بسیار سختی که شاید استرس هر مسابقه ۱۰ سال از عمرمان کم کند، بالاترین امتیاز را کسب کردیم آیا این منطقی است که مجددا در این دوره سنجش شویم؟
پس دیگر چرا در فینال اوقاف تلاوت کردیم؟
آیا من و حسینی برای مسابقات ایران و مالزی نمایندگان خوبی نبودیم؟
آیا فرق تلاوت این چند نفر که در این دوره حضور داشتند با هم چند نمره هست؟
اگر قرار است اینطور گزینش کنیم پس نیاز است برای مسابقات مالزی و ایران هم مجددا یک دوره دیگر برگزار شود که علیزاده و پرویزی با هم مجددا مسابقه دهند!!!؟؟؟
اصلا چه تضمینی وجود دارد اگر فرضا همچین مسابقهای برگزار شود جای پرویزی و علیزاده با هم عوض نشود و نماینده ایران بشود علیزاده و نماینده مالزی پرویزی؟
همانطور که این جابه جایی در این دوره ناعادلانه صورت گرفت.
چطور است که هیچ یک از اساتید بزرگوار از رتبه ممتاز من در مسابقات کشوری اوقاف و از وضعیت بیماریام در این دوره از مسابقات دفاع نمیکند و به این سادگی نادیده قرار میگیرم؟
اگر شهرستانی نبودم هم اینطور ساده از من میگذشتند؟
سالها در محافل در بالاترین سطح تلاوت خود را ارائه نمودم بگونه ای که سه سال قبل استاد ابوالقاسمی در محفلی گفتند سطح تلاوت رفیعی حتی بالاتر از تلاوت قراء مصری که در حال حاضر ادعای تلاوت را دارند است و سال گذشته قاری که از مصر آمده بود در مسجد ابوذر کرد محله رشت گفت این تلاوت استادانه است و بخودم اجازه نمی دهم بعد از این قاری تلاوت کنم و تلاوت نکرد.
استاد هلباوی چند سال پیش در دورهای که شورای عالی قرآن برگزار کرد بعد از تلاوتم در حضور استاد سبزعلی، دکتر موسوی، استاد دغاغله و خیلی از قرآنیان گفت این تلاوت شدیدا من را متعجب کرده و شدیدا تحت تاثیر قرار گرفتم و روی این جوان سرمایهگذاری کنید.
اما چه شد؟
اصلا کسی گفت زندهای یا مرده؟
هر سال در این مسابقات که شده معیار ارزشیابی قاری به در بسته برخوردیم و امسال هم که رتبه کسب شد این بلا سرمان آمد.
وقتی قراء اینگونه نادیده گرفته میشوند دیگر روحیهای نمی ماند و نتیجهاش میشود، مهدی ساعد که پارسال رتبه دوم مسابقات را کسب کرد و به مالزی اعزام نشد و امسال حتی از مرحله مقدماتی مسابقات هم به مرحله نیمه نهایی راه پیدا نکرد.
با این تفاسیر اینجانب حضور خود در مسابقات را پایان می دهم و از شرکت در مسابقات برای همیشه خداحافظی میکنم».
«با سلام و درود به پیشگاه شهداء راه قرآن که قرآنیان حقیقی آنها بودند و در مسابقهای که داورش خدای متعال و ائمه اطهار(ع) هستند با عمل به قرآن ممتاز و برگزیده شدند.
و حقا که داور اصلی و حقیقی خدای متعال است و مابقی همواره در حال داوری شدنیم.
فکر نمیکردم بعد از ماراتن سخت و نفسگیر مسابقات کشوری اوقاف که معیار در آنجا امتیازاتی بود که توسط قراء کسب میشد، مجددا مسابقه برگزار شود. (مسابقه ای شبیه به گزینش مسابقات کُشتی ۱۵ سال قبل که برچیده شد!)
این دوره ای که در تهران برگزار شد کاملا بی معنی بود و بجای اینکه دوباره قرا را به جان هم بیندازیم، کاش در این دوره آنها را برای شرکت در مسابقات بین المللی آماده میکردیم و فوت و فن تلاوت در مسابقات هر کشور را به آنها انتقال میدادیم و یک کارگاه آموزشی برای قاریانی که در فینال مسابقات کشوری رتبه آوردند میشد تا نتیجه حاصله در مسابقات بینالمللی بهتر شود؛ چرا که اگر بنا بود همچین مسابقهای توسط شورای عالی قرآن در سه روز بصورت فشرده برگزار شود، دیگر چرا در مسابقات کشوری اوقاف فینال برگزار شد؟
خب اعلام میشد که مسابقات کشوری در دو مرحله مقدماتی و نیمه نهایی برگزار میشود و فینال این مسابقات در تاریخی دیگر بصورت فشرده توسط شورای عالی قرآن برگزار میشود و اوقاف فقط حق این را دارد که تا مرحله نیمه نهایی قراء را گزینش کند. بعلاوه به خاطر سرماخوردگی و ویروسی شدن این چند روزی که تهران حضور داشتم حتی نتوانستم یک پنجم تلاوت خود را ارائه دهم و این در تلاوتم کاملا مشهود بود بطوری که همان روز اول استاد شاهمیوه گفتند که ما میدانیم تلاوت رفیعی اینطور نیست و بخاطر سرماخوردگی نه می تواند تحریر بزند نه کارهایی که در ذهن دارد، اجرا کند و ما این را در امتیاز دادن تاثیر نمیدهیم که البته متاسفانه تاثیر دادند و اصلا نمیتوانستند ندهند، چون خودم هم از تلاوتهایی که در این سه روز ارائه دادم ناراحت بودم و اصلا صوتم یاری نمیکرد و توان نداشتم... بطوری که بعضی از خود عزیزان میگفتند طوری صدات گرفته بود که فکر میکردیم وسط تلاوت صدق الله بگویی...
حال وقتی من و نفر ممتاز دیگرِ مسابقات؛ سیدمصطفی حسینی در مسابقات کشوری در بین آن همه شرکت کننده تراز اول کشور در ماراتنی سخت و با شرایط بسیار سختی که شاید استرس هر مسابقه ۱۰ سال از عمرمان کم کند، بالاترین امتیاز را کسب کردیم آیا این منطقی است که مجددا در این دوره سنجش شویم؟
پس دیگر چرا در فینال اوقاف تلاوت کردیم؟
آیا من و حسینی برای مسابقات ایران و مالزی نمایندگان خوبی نبودیم؟
آیا فرق تلاوت این چند نفر که در این دوره حضور داشتند با هم چند نمره هست؟
اگر قرار است اینطور گزینش کنیم پس نیاز است برای مسابقات مالزی و ایران هم مجددا یک دوره دیگر برگزار شود که علیزاده و پرویزی با هم مجددا مسابقه دهند!!!؟؟؟
اصلا چه تضمینی وجود دارد اگر فرضا همچین مسابقهای برگزار شود جای پرویزی و علیزاده با هم عوض نشود و نماینده ایران بشود علیزاده و نماینده مالزی پرویزی؟
همانطور که این جابه جایی در این دوره ناعادلانه صورت گرفت.
چطور است که هیچ یک از اساتید بزرگوار از رتبه ممتاز من در مسابقات کشوری اوقاف و از وضعیت بیماریام در این دوره از مسابقات دفاع نمیکند و به این سادگی نادیده قرار میگیرم؟
اگر شهرستانی نبودم هم اینطور ساده از من میگذشتند؟
سالها در محافل در بالاترین سطح تلاوت خود را ارائه نمودم بگونه ای که سه سال قبل استاد ابوالقاسمی در محفلی گفتند سطح تلاوت رفیعی حتی بالاتر از تلاوت قراء مصری که در حال حاضر ادعای تلاوت را دارند است و سال گذشته قاری که از مصر آمده بود در مسجد ابوذر کرد محله رشت گفت این تلاوت استادانه است و بخودم اجازه نمی دهم بعد از این قاری تلاوت کنم و تلاوت نکرد.
استاد هلباوی چند سال پیش در دورهای که شورای عالی قرآن برگزار کرد بعد از تلاوتم در حضور استاد سبزعلی، دکتر موسوی، استاد دغاغله و خیلی از قرآنیان گفت این تلاوت شدیدا من را متعجب کرده و شدیدا تحت تاثیر قرار گرفتم و روی این جوان سرمایهگذاری کنید.
اما چه شد؟
اصلا کسی گفت زندهای یا مرده؟
هر سال در این مسابقات که شده معیار ارزشیابی قاری به در بسته برخوردیم و امسال هم که رتبه کسب شد این بلا سرمان آمد.
وقتی قراء اینگونه نادیده گرفته میشوند دیگر روحیهای نمی ماند و نتیجهاش میشود، مهدی ساعد که پارسال رتبه دوم مسابقات را کسب کرد و به مالزی اعزام نشد و امسال حتی از مرحله مقدماتی مسابقات هم به مرحله نیمه نهایی راه پیدا نکرد.
با این تفاسیر اینجانب حضور خود در مسابقات را پایان می دهم و از شرکت در مسابقات برای همیشه خداحافظی میکنم».
۳.۰k
۲۶ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.