صائب تبریزی

ﻣﺎﻩ ﻣﺼﺮﻡ، ﺩﺭ ﺣﺠﺎﺏ ﭼﺎﻩ ﮐﻨﻌﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪﻩﺍﻡ
ﺷﻤﻊ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﻡ، ﻧﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪﻩﺍﻡ
ﺍﺯ ﻋﺰﯾﺰﺍﻥ ﻫﯿﭻﮐﺲ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻧﺪﯾﺪ
ﮔﺮ ﭼﻪ ﻋﻤﺮﯼ ﺷﺪ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﯾﻮﺳﻒ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺎﻧﺪﻩﺍﻡ
صائب تبریزی
دیدگاه ها (۳)

به تو که می‌رسم، مکث می‌کنم!انگار در زیبایی ‌اتچیزی جا گذاشت...

خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من ورنه این دنیا که ما دیدی...

دلبری دارم که نامش ساغر دُردانه استخانه اش گلخانه جایش گوشه ...

امشب که در هوای تو پَر میزند دلمای مهربان منتو کجایی و من کج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط