چه بگویم که زبانم دگر گویا نیست

چه بگویم که زبانم دگر گویا نیست

قصه غصه و غم به همین آسانیست !
دیدگاه ها (۳)

دروازه قران شیراز

خدایا از تو ممنونم...

سکوت میکنم تا خدا سخن گویدرها میکنم تا خدا هدایت کنددست برمی...

رفیق کاش از پشت خنجر میزدی حداقل نمیدیدم که تو خنجر زده ای

عاشقانه های شبنم

قصه پر غصه این روز ها

شعر سعدی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط