میخواهم خواب سیب ببینم

می‌خواهم خواب سیب ببینم
دور از هیاهوی گورستان
می‌خواهم خواب کودکی را ببینم
کودکی که می‌خواهد قلبی به پهناوری تمام دریا داشته باشد

نمی‌خواهم دوباره بشنوم
مردگان خونی ندارند که از دست بدهند
نمی‌خواهم دوباره بشنوم
دهان کثیف همیشه تشنه می‌ماند
نمی‌خواهم درباره‌ی زجر علف‌ها
و یا هلال ماه
که در سپیده‌ی خورشید جان می‌دهد چیزی بدانم

می‌خواهم دمی بیآرامم...

📝 لورکا
دیدگاه ها (۳)

حالِ کودکی را دارمکه گفتی همین جا بمان،زود برمیگردم...چند سا...

درخت را نگاه کن از ما دو تن غمگین تر است برگ ها در حال فرو ر...

آنکهتو رازخمیِ خود می‌خواهدآدمِ تو نیستآدم نیستوتوسال هاستحو...

خُنُک آن دم که نشینیم در ایوان من و توبه دو نقش و به دو صورت...

اوایی از گذشته بخش اول:  خاطرات زندگی با یک دکتر روانی. 001 ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط