یک زمانی برایم مهم بود شخصی را که ملاقات میکنم

یک زمانی برایم مهم بود شخصی را که ملاقات میکنم
به ذغال اخته بگوید ذغال اخته یا ذغالخته..
و یا به وعده ی بعید بگوید وعده ی بعید یا وعده وعید..
تا چند وقت پیش برایم مهم بود که کسی را که ملاقات میکنم فِروید و شاملو را میشناسد،چیزی از مثلث برمودا میداند و آیا خبر دارد "ممنون" و "مرسی" کلماتی بی گانه هستند و باید بگوید "سپاس گزارم"
امّا همه ی اینها تا همین چند وقت پیش برایم مهم بود!
این روزها بیشتر توجهم به این است که کسی برای
"خوشحالیم" چه ها میکند؟!
و چقدر برای "ندیدن" اشک هایم تلاش میکند...
این روزها مهم برای من "نگاه" آدمیست
نه جنس و مدل عینک روی صورتشان!
دیدگاه ها (۳)

لذت دنیا...داشتن کسی ستکه دوست داشتن را بلد است.به همین سادگ...

گاهی اوقات ما با تک تکِ سلول های بدنمون عاشقِ یه آدم میشیم ،...

امروز به خودت سلام کن ...حالِ خودت را بپرس ...حرفهای دلت را ...

ساختن واژه ای به نام " فردا " ،بزرگترین اشتباه انسان بود !تا...

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط