ادواردو درکاخـ سفید
#ادواردو_درکاخـ سفید
۱۰ – در زمان جنگ ایران و عراق زمانی که عراق از سلاحهای شیمیایی استفاده میکرد و این کار به جماعت آمریکا انجام میشد رفته بود و با یکی از مقامات عالی رتبهِ آمریکا در کاخ سفید ملاقات کرده بود من الان اسم آن فرد را به خاطر ندارم، حالا یا مشاور امنیت ملی آمریکا بود یا وزیر دفاع، به او گفته بود که شما چرا با ایران دشمنی میکنید و از عراق حمایت میکنید و از جنایات صدام گفته بود. آن مقام آمریکایی به دیوار روبرویش اشاره کرده بود، میگفت: دیدم یک عکس از امام خمینی را روی دیوار به صورت سیل در آورده و نصب کرده بود.
#خدا قویتر از تکنولوژی
۱۱ – یک بار در آمریکا به بازدید یک کارخانهِ هلی کوپتر سازی رفته بود و مقامات کارخانه و ژنرالهای ارتش آمریکا توضیح میدادند، در بازدید به یک هلی کوپتر میرسند که در موردش میگویند این هلی کوپتر همهِ تکنولوژی برتر جهان در آن جمع است و پیشرفتهتر از آن ساخته نشده و در توضیح همه میگویند که از همان هلی کوپترهایی است که در جریان طبس به کار رفته است. ادواردو میگوید در طبس که این هلی کوپترهای آمریکایی شکست خوردند و آن ژنرال آمریکایی هم در پاسخش میگوید خدای آنها از هلی کوپترهای ما قویتر بود. بعد او برای یکی از دوستان ما گفته بود که با تمام سختیها و مصائبی که به من وارد میشود هر از چند گاهی چنین جمله هایی من را سر حال میآورد.
#بستری اجباری درتیمارستان
۱۲ – ادواردو به خاطر اسلام آوردنش از طرف خانوادهاش بسیار تحت فشار بود به او میگفتند تو دیوانه شدهای و او را میبرند و در یک تیمارستان در بین ایتالیا و سوییس بستری میکنند. خودش میگفت که پزشکهای آن مرکز هم همه صهیونیست بودند و از این بابت خیلی نگران بود. در آن جا هم به شدت تحت فشار بود. آنجا میبستندش و او فرار میکند، از آن جا میآید ایران و مدتی در ایران میماند.
#بوسه_امام برپیشانی ادواردو
۱۳ – در یکی از سفرهایی که به ایران آمده بود، با امام هم دیداری داشت به من گفت که امام در آن دیدار پیشانی او را بوسیده و من با تعجب رو به دوستم [که در آن مراسم بوده] کردم و او هم تأیید کرد و گفت بله!
#تعارف_نامزد_دوستان به ادواردو
۱۴ – ادواردو میگفت: کارخانه فیات هزینهِ گزافی خرج تبلیغات میکند تا این نوع ماشین داشتن را به عنوان یک ارزش مطرح کند. او این نوع تبلیغات را به عنوان یک ضد ارزش مطرح میکرد یا مثلاً میگفت بسیاری از افراد برای اینکه به من نزدیک شوند و به من ابراز دوستی کنند میآمدند و مثلاً میگفتند اگر نامزد ما را میپسندی مشکلی نیست با او باشی.
#عزم_تحصیل_درحوزه علمیه قم
۱۵ – در این اواخر تصمیم داشت به ایران بیاید و در حوزهِ علمیه تحصیل کند، خیلی به قرآن علاقه داشت و دوست ایشان آقای اسحاق عبدالهی هم میگفت که خیلی شبها با نور شمع مینشست و قرآن میخواند.
#دعای_ادواردو_درحرم مطهر امام رضا (ع)
۱۶ – برای اولین بار که به مشهد رفته بود به او گفتم که چون اولین بار است که به زیارت میروی هر آرزویی داشته باشی برآورده میشود. وقتی برگشت از او پرسیدم که از امام رضا چه خواستی گفت از او خواستم که قلب پدرم را نسبت به من مهربان کند گفتم دیگر چه خواستی؟ گفت هیچی! گفتم چرا؟ گفت: چون سرش خیلی شلوغ بود، خیلیها بودند که از او چیزهایی میخواستند.
#آزاد_کردن_مسلمانان_اززندان ایتالیا
۱۷ – یکی از بچههای انجمن اسلامی دانشجویان ایتالیا تعریف میکرد که در آن شرایطی که منافقین در ایتالیا فعالیت داشتند، ما درگیری هایی با آنها پیدا کردیم و پلیس هم ما را دستگیر کرد ولی بعد از چند وقت وکیلی آمد و مارا آزاد کرد، بعد ما فهمیدیم که آن وکیل را ادواردو فرستاده بود. به هر حال هر کاری که از دستش بر میآمد برای حمایت از انقلاب و اسلام انجام میداد.
#برنامه_تلویزیونی_ادواردو درمورد ایران
۱۸ – یک زمانی بود که در ایتالیا تبلیغات سنگینی علیه ایران و انقلاب اسلامی بود، او با شبکه ۱ تلویزیون ایتالیا صحبت کرد و با یک تیم تلویزیونی عازم کشورهای اسلامی شد. راجع به اسلام تحقیق کردند. خودش هم در راس آن گروه به سفر رفت و فیلم مستندی در این باره ساخته شد. و از شبکه ۱ ایتالیا هم پخش شد و بعد از آن او و یک خبرنگار در یک میزگرد راجع به همان قضیه شرکت کردند.
#تلاش برای قطع رابطه ادواردو بادوستان
۱۰ – در زمان جنگ ایران و عراق زمانی که عراق از سلاحهای شیمیایی استفاده میکرد و این کار به جماعت آمریکا انجام میشد رفته بود و با یکی از مقامات عالی رتبهِ آمریکا در کاخ سفید ملاقات کرده بود من الان اسم آن فرد را به خاطر ندارم، حالا یا مشاور امنیت ملی آمریکا بود یا وزیر دفاع، به او گفته بود که شما چرا با ایران دشمنی میکنید و از عراق حمایت میکنید و از جنایات صدام گفته بود. آن مقام آمریکایی به دیوار روبرویش اشاره کرده بود، میگفت: دیدم یک عکس از امام خمینی را روی دیوار به صورت سیل در آورده و نصب کرده بود.
#خدا قویتر از تکنولوژی
۱۱ – یک بار در آمریکا به بازدید یک کارخانهِ هلی کوپتر سازی رفته بود و مقامات کارخانه و ژنرالهای ارتش آمریکا توضیح میدادند، در بازدید به یک هلی کوپتر میرسند که در موردش میگویند این هلی کوپتر همهِ تکنولوژی برتر جهان در آن جمع است و پیشرفتهتر از آن ساخته نشده و در توضیح همه میگویند که از همان هلی کوپترهایی است که در جریان طبس به کار رفته است. ادواردو میگوید در طبس که این هلی کوپترهای آمریکایی شکست خوردند و آن ژنرال آمریکایی هم در پاسخش میگوید خدای آنها از هلی کوپترهای ما قویتر بود. بعد او برای یکی از دوستان ما گفته بود که با تمام سختیها و مصائبی که به من وارد میشود هر از چند گاهی چنین جمله هایی من را سر حال میآورد.
#بستری اجباری درتیمارستان
۱۲ – ادواردو به خاطر اسلام آوردنش از طرف خانوادهاش بسیار تحت فشار بود به او میگفتند تو دیوانه شدهای و او را میبرند و در یک تیمارستان در بین ایتالیا و سوییس بستری میکنند. خودش میگفت که پزشکهای آن مرکز هم همه صهیونیست بودند و از این بابت خیلی نگران بود. در آن جا هم به شدت تحت فشار بود. آنجا میبستندش و او فرار میکند، از آن جا میآید ایران و مدتی در ایران میماند.
#بوسه_امام برپیشانی ادواردو
۱۳ – در یکی از سفرهایی که به ایران آمده بود، با امام هم دیداری داشت به من گفت که امام در آن دیدار پیشانی او را بوسیده و من با تعجب رو به دوستم [که در آن مراسم بوده] کردم و او هم تأیید کرد و گفت بله!
#تعارف_نامزد_دوستان به ادواردو
۱۴ – ادواردو میگفت: کارخانه فیات هزینهِ گزافی خرج تبلیغات میکند تا این نوع ماشین داشتن را به عنوان یک ارزش مطرح کند. او این نوع تبلیغات را به عنوان یک ضد ارزش مطرح میکرد یا مثلاً میگفت بسیاری از افراد برای اینکه به من نزدیک شوند و به من ابراز دوستی کنند میآمدند و مثلاً میگفتند اگر نامزد ما را میپسندی مشکلی نیست با او باشی.
#عزم_تحصیل_درحوزه علمیه قم
۱۵ – در این اواخر تصمیم داشت به ایران بیاید و در حوزهِ علمیه تحصیل کند، خیلی به قرآن علاقه داشت و دوست ایشان آقای اسحاق عبدالهی هم میگفت که خیلی شبها با نور شمع مینشست و قرآن میخواند.
#دعای_ادواردو_درحرم مطهر امام رضا (ع)
۱۶ – برای اولین بار که به مشهد رفته بود به او گفتم که چون اولین بار است که به زیارت میروی هر آرزویی داشته باشی برآورده میشود. وقتی برگشت از او پرسیدم که از امام رضا چه خواستی گفت از او خواستم که قلب پدرم را نسبت به من مهربان کند گفتم دیگر چه خواستی؟ گفت هیچی! گفتم چرا؟ گفت: چون سرش خیلی شلوغ بود، خیلیها بودند که از او چیزهایی میخواستند.
#آزاد_کردن_مسلمانان_اززندان ایتالیا
۱۷ – یکی از بچههای انجمن اسلامی دانشجویان ایتالیا تعریف میکرد که در آن شرایطی که منافقین در ایتالیا فعالیت داشتند، ما درگیری هایی با آنها پیدا کردیم و پلیس هم ما را دستگیر کرد ولی بعد از چند وقت وکیلی آمد و مارا آزاد کرد، بعد ما فهمیدیم که آن وکیل را ادواردو فرستاده بود. به هر حال هر کاری که از دستش بر میآمد برای حمایت از انقلاب و اسلام انجام میداد.
#برنامه_تلویزیونی_ادواردو درمورد ایران
۱۸ – یک زمانی بود که در ایتالیا تبلیغات سنگینی علیه ایران و انقلاب اسلامی بود، او با شبکه ۱ تلویزیون ایتالیا صحبت کرد و با یک تیم تلویزیونی عازم کشورهای اسلامی شد. راجع به اسلام تحقیق کردند. خودش هم در راس آن گروه به سفر رفت و فیلم مستندی در این باره ساخته شد. و از شبکه ۱ ایتالیا هم پخش شد و بعد از آن او و یک خبرنگار در یک میزگرد راجع به همان قضیه شرکت کردند.
#تلاش برای قطع رابطه ادواردو بادوستان
۱.۱k
۲۴ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.