یه تاکسی گرفتم و رفتم خونه
یه تاکسی گرفتم و رفتم خونه
.
.
.
نزدیک نیم ساعتی بود که داشتم گریه میکردم که پیش اون همه ادم تحقیر شدم
هر کسی جام بود همین کارو میکرد
دیگه دست از گریه کردن برداشتم و لباس پوشیم و سمت سوپری سر کوچمون رفتم
.
.
یه جاجانگمیون همراه کوکا گرفتم
تو کوچه ها قدم میزدم و واسه خودم اهنگ میخوندم .
رسیدم به خونه (فک کردین الان کسی مزاحمش میشه؟)
توله های همخونم رو مخم بودن
توله صگ ها: میای بازی کنیم
+مگه من همبازیتم بچه چخه برو اونور
توله صگ ها: عررررررر
اهمیتی ندادم و سمت اشپز خونه رفتم و مشغول درست کردن نودل جاجانگمیونم شدم
بوش خیلی خوب بود (دلتون بخواد)
غذا رو کشیدم تو نودل خوری و کوکامو دست گرفتم و به سمت اتاقم رفتم
یه فیلم با گوشیم گذاشتم ومشغول دیدنش شدم
.
.
.
دیریدیری(مثلا صدای زنگ ساعتشه)
+واییی نههههه دانشگاااهههه
سریع یه کراپ سفید و دامن مشکی پوشیدم و کت قهوه ایمو برداشتم
مشغول بستن بندش شدم
به سمت اشپزخونه رفتم و جاجانگمیون باقی ماندمو که دیشب نتونسته بودم تمومش کنم و خوردم یه لیوان اب خنکم سرش
.
.
. یه تاکسی به سمت دانشگاه گرفتم
(استایل هایلایت)
.
.
.
نزدیک نیم ساعتی بود که داشتم گریه میکردم که پیش اون همه ادم تحقیر شدم
هر کسی جام بود همین کارو میکرد
دیگه دست از گریه کردن برداشتم و لباس پوشیم و سمت سوپری سر کوچمون رفتم
.
.
یه جاجانگمیون همراه کوکا گرفتم
تو کوچه ها قدم میزدم و واسه خودم اهنگ میخوندم .
رسیدم به خونه (فک کردین الان کسی مزاحمش میشه؟)
توله های همخونم رو مخم بودن
توله صگ ها: میای بازی کنیم
+مگه من همبازیتم بچه چخه برو اونور
توله صگ ها: عررررررر
اهمیتی ندادم و سمت اشپز خونه رفتم و مشغول درست کردن نودل جاجانگمیونم شدم
بوش خیلی خوب بود (دلتون بخواد)
غذا رو کشیدم تو نودل خوری و کوکامو دست گرفتم و به سمت اتاقم رفتم
یه فیلم با گوشیم گذاشتم ومشغول دیدنش شدم
.
.
.
دیریدیری(مثلا صدای زنگ ساعتشه)
+واییی نههههه دانشگاااهههه
سریع یه کراپ سفید و دامن مشکی پوشیدم و کت قهوه ایمو برداشتم
مشغول بستن بندش شدم
به سمت اشپزخونه رفتم و جاجانگمیون باقی ماندمو که دیشب نتونسته بودم تمومش کنم و خوردم یه لیوان اب خنکم سرش
.
.
. یه تاکسی به سمت دانشگاه گرفتم
(استایل هایلایت)
۷.۴k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.