من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان

من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان
گردون کجا به فکر سامانِ من بیفتد؟


#شهریار
دیدگاه ها (۱)

سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتمدگری نمی شناسم تو ببر که ...

دی در گذار بود و نظر سوی ما نکردبیچاره دل که هیچ ندید از گذا...

كس در اين شهر ندارد سر تيمار غريبان

هوای کوی تو از سر نمی رود...

درخت بیچاره فکر کرده بهاره به خاطر هوای گرم‌

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط