الآن که حوصله ندارم...خییییییییییییییلی تنهام!
الآن که حوصله ندارم...خییییییییییییییلی تنهام!
مامان خانومم که گوشیرو دوباره قایم کرده
الآنم که اومدم...چون مامان جان رفتن پایین پیش مامان بزرگم!
بعد گوشیشون جا مونده...
اگه بفهمه گوشیشو برداشتم،دیگه همینم خونه نمیذاره!!!
حوصله ندارم...اعصاب ندارم و...داره طوفان میشه اینجا...همه اتفاقی افتاده ولی چون دیروز تا شب مهمان داشتیم تکالیف من انجام نشده!
داره مغزم میپکه...
تنها اتفاقات خوب...
برگشت دونگه از سربازی...
خنده های الفیش کشش...
بغل ایونهه ای+شکار لحظه های ایونهه ای...
جا گذاشتن گوشی توسط مامان...
وسلام همینا ...
الآنم دارم میمیرم از استرس و نگرانی و دلشوره و دلهره و حال بدو دلواپسی و...
اه اصن میرم عاشقانه رو نگاه میکنم...
اه نمیشه
باز دوباره گریه و ناراحتی و دلواپسی و فکرای ناجور و احساس دوری و...
آخرش من دق میکنم-_-
مامان خانومم که گوشیرو دوباره قایم کرده
الآنم که اومدم...چون مامان جان رفتن پایین پیش مامان بزرگم!
بعد گوشیشون جا مونده...
اگه بفهمه گوشیشو برداشتم،دیگه همینم خونه نمیذاره!!!
حوصله ندارم...اعصاب ندارم و...داره طوفان میشه اینجا...همه اتفاقی افتاده ولی چون دیروز تا شب مهمان داشتیم تکالیف من انجام نشده!
داره مغزم میپکه...
تنها اتفاقات خوب...
برگشت دونگه از سربازی...
خنده های الفیش کشش...
بغل ایونهه ای+شکار لحظه های ایونهه ای...
جا گذاشتن گوشی توسط مامان...
وسلام همینا ...
الآنم دارم میمیرم از استرس و نگرانی و دلشوره و دلهره و حال بدو دلواپسی و...
اه اصن میرم عاشقانه رو نگاه میکنم...
اه نمیشه
باز دوباره گریه و ناراحتی و دلواپسی و فکرای ناجور و احساس دوری و...
آخرش من دق میکنم-_-
۱.۴k
۲۳ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.