شیخ مثل همیشه که از خودروهای گذری و کرایه ای برای تردد اس

شیخ مثل همیشه که از خودروهای گذری و کرایه ای برای تردد استفاده می کرد. در سه راهی اهواز خرمشهر منتظر ماشین بود.
پیرمردی را دید که بر روی گاری لکندی، نان هایی را برای فروش دارد که هر که از او می خرید، نه برای مزه اش، بلکه برای دلخوشی او بود.

شیخ جلو رفت و ده قرص نان از او خرید. نان ها را در بقچه اش می پیچید که دوست همراهش به شیخ اعتراض کرد که این نان ها مزه ندارند. گفت می دانم.
گفت: پس برای چه خریدی؟
گفت: این پیر مرد از رهگذارن با چشم هایش التماس می کند که از او چیزی بخرند؛ اما کسی اعتنا نمی کند. برای دلجویی از او، این تنها ترین کاری است که از دستم بر می آید.

#شهید_عبد_الله_میثمی #سیره_اقتصادی #انفاق_و_دست_به_خیری

#کتاب_تنها_سی_ماه_دیگر ، نوشته: مصطفی محمدی، ناشر: فاتحان، تاریخ چاپ: ۱۳۹۰- سوم؛ صفحه 158-157.

✂ ️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍 http://www.boreshha.ir/
دیدگاه ها (۱)

فرازی از وصیت نامه شهید عبد الله صادق: خداوندا! از سویی بای...

حضرت باقر علیه السّلام فرمود: هر کس #سوره‏_قدر را با صدای ب...

فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم عباس کردانی: قال رسول الل...

نشسته بودیم داخل مقر. یک اسلحه از شب قبل مسلح مانده بود. دست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط