هر که در عالم خود گمشده یاری دارد
هر که در عالم خود گمشده یاری دارد
عجبی نیست که عالم نگران می بینم
آنچه باقیست ، همان قصه ی عشق است و جنون
غیر از این هر چه بود ، آب روان می بینیم
بر لبم مهر سکوت است چه پرسی از عشق؟
فتنه ی عالمی از تیغ زبان می بینم
اولین شرط ، در این مرحله تسلیم و رضاست
حق همانست و همین به که همان می بینم
عجبی نیست که عالم نگران می بینم
آنچه باقیست ، همان قصه ی عشق است و جنون
غیر از این هر چه بود ، آب روان می بینیم
بر لبم مهر سکوت است چه پرسی از عشق؟
فتنه ی عالمی از تیغ زبان می بینم
اولین شرط ، در این مرحله تسلیم و رضاست
حق همانست و همین به که همان می بینم
۱.۸k
۳۱ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.