سیب حمیدمصدق

#سیــــــــــــــب #حمید_مصدق
ترجــــــــمە کیــــــــــژان

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت



#kurdishfile

#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
دیدگاه ها (۱)

تەنیا یەک ڕووداو دەتوانێدوو مرۆڤ لە دوو جوگرافیای جیاوازدالە...

تنها یک اتفاق استکه میتوانددو انسان از دو جغرافیا رادر یک لح...

#سیــــــــــــــب #حمید_مصدقترجــــــــمە #کیــــــــــژانت...

#سیــــــــــــــب #فروغ_فرخ_زادترجــــــــمە #کیــــــــــژ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط