سفر جدید چهنی پارت ۷
کوکی و لیسا ک اون پشت صحنهبرنامه داشتن باهم صحبت میکردن ولی نمیدونستیم دارن چی میگن :/
تهیونگ خیلی ب کار آموز قبلی ایتزی نزدیک میشد و کم کم داشت عصاب منو بهم میریخت😑
#رزی
جنی ، جیمین خیلی داره ب کار آموز قبلی توایس نزدیک میشه میزنم لهش میکنمااااا
#جنی
تهیونگم داره ب کارآموز قبلی ایتزی نزدیک میشههه
من و رزی تصمیم گرفتیم حرص اونارو دربیاریم.....
یکم هوا تیره و تاریک شد و مارو صدا کردن ک بریم برای شام
تهیونگ دقیقا بقل کار آموز ایتزی ک اسمش جولی بود نشست
و جیمین کنار کار آموز قبلی توایس ک اسمش میون بود نشست
۲ تا پسر اونجا کار میکردن ب اسمای کالی و واران
رزی خیلی داشت حسودیش میشد
رفت پیش جیمین و از دختره اسمشو پرسید
#میون
سلام شما؟ من اسمم میون هست و با جیمین دوستم
منم از اون یکی دختره پرسیدم
#جولی
سلام اسم من جولی و با تهیونگ دوستم چطور مگ؟!
من و رزی با عصبانیت ب اون دوتا دخترا نگاه میکردیم
جیمین ب رزی اشاره میکرد کُت بپوشه چون لباسش سینه هاشو معلوم میکرد و جیمین دوست نداش واران ب رزی نظر داشته باشه
تهیونگم ب من اشاره میکرد ک کُت بپوشم تا سینه هام معلوم نشه و کالی بهم نظر نداشته باشه
من و رزی با عصبانیت ب اون دو تا دختر نگاه میکردیم ک
رزی ب واران گفت
#رزی
واران بیا بریم قدم بزنیم
#جنی
کالی بیا بریم قدم بزنیم
ادامه دارد😊💖
نظر بدید.....
تهیونگ خیلی ب کار آموز قبلی ایتزی نزدیک میشد و کم کم داشت عصاب منو بهم میریخت😑
#رزی
جنی ، جیمین خیلی داره ب کار آموز قبلی توایس نزدیک میشه میزنم لهش میکنمااااا
#جنی
تهیونگم داره ب کارآموز قبلی ایتزی نزدیک میشههه
من و رزی تصمیم گرفتیم حرص اونارو دربیاریم.....
یکم هوا تیره و تاریک شد و مارو صدا کردن ک بریم برای شام
تهیونگ دقیقا بقل کار آموز ایتزی ک اسمش جولی بود نشست
و جیمین کنار کار آموز قبلی توایس ک اسمش میون بود نشست
۲ تا پسر اونجا کار میکردن ب اسمای کالی و واران
رزی خیلی داشت حسودیش میشد
رفت پیش جیمین و از دختره اسمشو پرسید
#میون
سلام شما؟ من اسمم میون هست و با جیمین دوستم
منم از اون یکی دختره پرسیدم
#جولی
سلام اسم من جولی و با تهیونگ دوستم چطور مگ؟!
من و رزی با عصبانیت ب اون دوتا دخترا نگاه میکردیم
جیمین ب رزی اشاره میکرد کُت بپوشه چون لباسش سینه هاشو معلوم میکرد و جیمین دوست نداش واران ب رزی نظر داشته باشه
تهیونگم ب من اشاره میکرد ک کُت بپوشم تا سینه هام معلوم نشه و کالی بهم نظر نداشته باشه
من و رزی با عصبانیت ب اون دو تا دختر نگاه میکردیم ک
رزی ب واران گفت
#رزی
واران بیا بریم قدم بزنیم
#جنی
کالی بیا بریم قدم بزنیم
ادامه دارد😊💖
نظر بدید.....
۱۷.۴k
۱۷ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.