پدرشهید

پدر‌شهید:

مامعمولا‌خیلی‌درسال‌به‌مسافرت‌میرفتیم
البته‌بعد‌از‌شهادت‌بابک‌مخطل‌شد
موقع‌که‌ما‌ازشهر‌خارج‌میشدیم
بابک‌تازه‌زبان‌باز‌کرده‌بود‌تازه‌صحبت‌میکرد
بااون‌زبانش‌شیرینش‌میگفت:
"برای‌سلامتی‌لاننــده‌و‌مسافران‌صلوات
بفرستید...😍😭"
این‌دیگه‌شده‌بودمُلای‌ماشینمون...
همه‌میگفتند:
" اقا‌این‌مُلای‌ماشینمون‌کجا‌رفت؟؟
ملاکجارفتی ؟؟😅😍"
سریع‌میومد‌میگفت:
" بابا‌بامن‌هستند؟؟!"
میگفتم:"بله‌باتوهستند. "
میگفت: "صلوات‌بفرستم؟؟"
میگفتم:"آره‌بابایی‌صلوات‌بفرست... "😭💔
حالا‌وقتی‌ازشهر‌خارج‌میشیم‌میخوایم‌بریم مسافرت‌جای‌بابک‌رو‌خالی‌میبینیم‌هممون...
میگیم‌بابک‌اونموقع‌تو‌صلوات‌میفرستادی‌برای سلامتی‌همه‌مسافرین‌و‌راننده‌و‌خودمون
الانم‌که‌در‌نزد‌خدایی‌شفاعتمون‌کن‌حافظمون
باش‌پسر‌گلم...😭💔

#شهید‌_بابک‌_نوری💛
#برادرانه
#پدر
#مسافرت
#شهادت
#شهید
#رفیق‌_شهیدم
دیدگاه ها (۵)

دماغ‌عملی‌تواینجاچیکارمیکنی😳❗️آقای‌ندافی (یکی‌ازهمرزمان‌شهید...

شہید‌بابک‌نورےبااینکہ‌سن‌وسال‌زیادی‌نداشت، دفاع‌ازاعتقادات‌و...

دوست‌شہید|"بابک"اعتقادش‌نسبت‌به‌پیامبر وائمه‌اطهارخیلی‌بالاب...

متولد۱۳۷۱جوان‌بسیجی‌آذری‌الاصل‌که‌در رشت‌اقامت‌داشت،داوطلبان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط