من عاشق ِ از نو شروع کردنم.
من کلا از اینکه کارها رو از اول آغاز کنم خوشم میاد.
من ، شیفته ی اینم ، کاری رو که انجام میدم مثل روز اول ، تَر و تمیز و بی نقص باشه.
انگار قراره نمونه کار تحویل بدم..
توی ارتباطی که باهات شروع کردم هم همینجور بوده و هست.
هر بار که حرف زدیم ، مثل روز اول آشنایی باهات حرف زدم و اول برام محترم و عزیز بودی ، بعد دوستت داشتم.
فرقی نمیکنه همین یه ساعت پیش باهات حال و احوال پرسی کرده باشم ، یا روز گذشته مشغول معاشرت باهات بودم ، یا اخرین باری که از در و دیوار و زندگی حرف زدیم همین یه هفته و یک ماه گذشته باشه.
تفاوتی نداره از اخرین باری که همکلام شدیم و دیدمت یک سال یا دو سال و یا بیشتر زمان گذشته باشه.
هر بار که واسه همدیگه مینویسیم ، کلمات رو با دقت و وسواس نوشتم و انتخاب میکنم.
حضورت رو پشت گوشی قشنگ حس میکنم.
هر کی ندونه فکر میکنه میخوام تازه راه قلبتو پیدا کنم.
هر بار که شکل ماهتو دیدم ، دلم کلی قنج رفته برات و ضربان قلبم بالا رفته.
مثل روز اولی که دیدمت ، هیجان و شوق و ذوقم بچشم میاد توی کلامم.
هر بار که صداتو شنیدم ، سعی کردم با لکنت حرف نزنم و هول نکنم ، ولی تُن ِ صدام اشتیاق و خوشحالیم رو از شنیدن صدای آرام بخشت لو میده.
هر بار که اومدی و حس کردم دارمت ، مثل بچه ها ذوق کردم و بزبون اوردم حسمو نسبت بهت.
چه اون یه مدتی که دوستت داشتم و نمیگفتم ، چه بعدش که فهمیدی دوستت دارم ، چه وقتایی که بخاطر شرایط ، نشد که داشته باشمت ، چه الان که همه ی زندگیم شدی.
همه ی این وقت ها ، هر بار که اومدی و پا روی چشمم گذاشتی ، جات دقیقا وسط قلبم بود.
همه ی این گفتگو ها و شنیدن ها و دیدن ها ، شاید واسه ی تو عادی بود ، اما برای من
مثل همون دفعه ی اولی که داشتمت و دیدمت و شنیدمت
ذوق و شوق داشتم و کلی برات غش و ضعف کردم و میکنم.
تو
تنها زنی هستی که هیچ وقت ، بودنت برای من عادی و تکراری نمیشه
اگه باز روزگار جوری ورق بخوره و ازت جدا شم ، اگه ده سال ِ دیگه م بگذره ، باز من همون آدمم برات
کافیه یه بار اسممو صدا کنی
خودت می بینی که چجوری جون میدم برات.
#دلنوشته
#عاشقانه
#نامتواری
#گیلان
#رشت
@namotevari