ای دوست قبولم کن وجانم بستان

ای دوست قبولم کن وجانم بستـــــان
مستــم کـــن  وز هر دو جهانم بستان
بـا هـر چـــه دلم قـرار گیـرد بــی تـــو
آتش بــه مـن انـــدر زن و آنـم بستـان..
دیدگاه ها (۳)

زن دو حرف است اما بهاندازه تمام کائنات حرف دارد.از کودکیش حر...

از هیتلر پرسیدند : چرا از میان جنگ و عشق ٬ جنگ را برگزیدی؟ پ...

کلماتم را غلاف می‌کنم...تو نباشی، هیچ‌چیزی...برای نوشتن نیست...

عشق چه می خواهد از ما؟جز دو قلب که بتپد ...جز دو چشم که مسخ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط