از گریه ام در خانه ای در حال ویرانی
از گریه ام در خانه ای در حال ویرانی
از چیزهایی که نمی گویم... که می دانی...
شهریور است و شهر ما عمری ست پاییز است
چیزی نمی گویم که می دانی دلم چیز است
این روزها... این روزها بدجور بی رحمند
این هیچ کس هایی که دردت را نمی فهمند ..
از چیزهایی که نمی گویم... که می دانی...
شهریور است و شهر ما عمری ست پاییز است
چیزی نمی گویم که می دانی دلم چیز است
این روزها... این روزها بدجور بی رحمند
این هیچ کس هایی که دردت را نمی فهمند ..
۳.۳k
۱۸ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.