شهیدعباسدانشگر

#شهید_عباس_دانشگر
جوان مومن انقلابی
لبخندی به رنگ #شهادت

صبح های جمعه با عباس برای رفتن به دعای ندبه قرار داشتم. قرارمان این بود که اگر من زودتر بیدار شدم به او یک تک‌زنگ بزنم و بالعکس!

وقتی به هم زنگ می‌زدیم، ده دقیقه بعد سر خیابان منتظر هم بودیم. سر صبح با خنده و شوخی به مسجد الزهرا می‌رفتیم و در دعای ندبه شرکت می‌کردیم.

آن روزها من تصور می‌کردم که نزدیک‌ترین دوست عباس هستم؛ چون هم هم‌کلاسی بودیم و هم هم‌محلی.

اما وقتی در مراسم یا کلاس های بسیج شرکت می‌کردیم متوجه می‌شدم که عباس دوستان زیادی دارد. او با لطافت قلبی‌اش دیگران را به خود جذب می‌کرد.

📃محمد ترحمی_دوست شهید
#شهید #بسیج #بسیجی

#شهید_دانشگر#عباس_دانشگر
دیدگاه ها (۲)

🌼بسم رب الشهید🌼🍃میانِ تمامِ این گیر و دار های دنیوی ؛ دالان ...

#شهـدا ...**دعا داشتـند ادعانـداشتنـد نیایش داشتند نمایش ندا...

دوتا انگشتش بدجور شکسته بود ولی تا لحظه آخر کمک کرد. خدا خیر...

بچه ها رفتم بالای نخل واستون #رطب و #خارٰک بچینم.#وحدتیه #ها...

#آرزویی_رویایی 🦋🎂پارت²‌یِنا:خلاصه راه اتاق ‌‌اقای مین یونگی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط