می شود در دل این کوچه کمی ناز کنی
میشود در دل این کوچه کمی ناز کنی
گره محکم آن روسریات را یهکمی باز کنی
بخدا تا ته این کوچه کسی پیدا نیست
می شود لب بگشایی، سخن آغاز کنی
چند سالیست که تو رهگذر چشم منی
میشود اندکی از عشق خود ابراز کنی
بخدا عالم و آدم به حیای تو گواهند همه
میشود نیم نگاهی به منه تُرک خوش آواز کنی
من برایت چو قناری ز غزل می خوانم
میشود با لب خشکیده من نیلبکی ساز کنی
بارها گفتهایام "نه"، بخدا زار و پریشان شده ام
میشود با "بله"، اینبار مرا شاد و سرافراز کنی...
گره محکم آن روسریات را یهکمی باز کنی
بخدا تا ته این کوچه کسی پیدا نیست
می شود لب بگشایی، سخن آغاز کنی
چند سالیست که تو رهگذر چشم منی
میشود اندکی از عشق خود ابراز کنی
بخدا عالم و آدم به حیای تو گواهند همه
میشود نیم نگاهی به منه تُرک خوش آواز کنی
من برایت چو قناری ز غزل می خوانم
میشود با لب خشکیده من نیلبکی ساز کنی
بارها گفتهایام "نه"، بخدا زار و پریشان شده ام
میشود با "بله"، اینبار مرا شاد و سرافراز کنی...
۱.۴k
۱۱ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.