قصه های کهن از چشم تو اغاز شدند
قصه های کهن از چشم تو اغاز شدند
شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند
هر پسر بچه که راهش به خیابان توخورد
یک شبه مرد شدو یکه به میدان زدو مرد
من تورا دیدمو ارام به خاک افتادم
و از ان روز که در بند تو ام ازادم...
#علیرضا_اذر
شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند
هر پسر بچه که راهش به خیابان توخورد
یک شبه مرد شدو یکه به میدان زدو مرد
من تورا دیدمو ارام به خاک افتادم
و از ان روز که در بند تو ام ازادم...
#علیرضا_اذر
۱.۸k
۰۸ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.