من امشب خواهم مرد

من امشب خواهم مرد..
چه كسی مانع من خواهد شد؟!
حتي تو هم نميتوانی مانعِ من بشی!
همانطور كه ستاره ها نمیتوانند!
مانند افتادن از پرتگاه؛ از چشمانت خواهم افتاد!
چشمانت هم نمیتوانند جلوی من را بگيرند!
در خوابهايت فرياد میزنم…
كابوس تو خواهم شد!
شعری مينویسم و ترانه ای میخوانم…
در تو غرق ميشوم و خودم ميميرم!
امشب فقط به خاطرِ تو؛ خواهم مرد
حتی در هنگام مرگ؛ نيز مرا باور نمیكند...
دیدگاه ها (۱)

باید برم رو همه لباسام بنویسم:«لطفا از من در مورد آینده نپرس...

مگه قول نداده بودی؟ هیچی نشده دلتنگت شدم برات ی شوخی بودم؟ و...

زمانی که باد های سرد اکتبر به روی زمین میوزندو اومدن زمستون ...

متاسفم

من امشب خواهم مُرد ......!چه کسی مانعِ من خواهَد شد....!؟حتی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط