میگفتی بوی خاک باران زده را دوست داری

میگفتی بوی خاک باران زده را دوست داری،
ولی چایی خوردن توی هوای ابری را بیشتر...
مکث میکردی و میگفتی:
ولی از همه بیشتر وقتی را دوست دارم که بوی خاک باران زده توی بینیم میپیچد و یک دستم لیوان چای و دستم دیگرم در دست تو باشد...
بوی خاک باران زده پیچیده توی خانه،
چای تازه دم هم روی سماور است،
دلت برای خودم که هیچ،
برای دستهایم تنگ نشده؟؟
فاطمه_جوادی
دیدگاه ها (۲)

"دوستت دارم"شبیه لبخند زدن با رژِ قرمزشبیه قدم زدن در ولیعصر...

._🌹 _با توام ای ماه‌ پاره؛ چشم و ابرویت کجاست ؟باد می‌آید به...

تو کجایی سهراب ؟!!! خانه ی دوست فرو ریخت سرم ... ...

.آب و جارو مے ڪنم ، دلـــم را....ریسہ هاے رنگے، ع...

دلتنگی ایرانی ها برای بارون این شکلیه!

پارت : ۴۱

part1🦋نامجون«همون بو همون حس همون رنگ و شادابی هیچی اینجا تغ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط