شهادت او عجیب و غیرمنتظره نبود...
شهادت او عجیب و غیرمنتظره نبود...
همه ما میدانستیم که پدرم بهدلیل شرایط کار و فعالیت از سوی سرویسهای اطلاعاتی متعددی در دنیا تحت تعقیب قرار دارد، از همین رو تمام اقدامات امنیتی برای ما به اجرا گذاشته میشد زیرا با توجه به ارتباط با او میتوانستیم به نقطه ضعفش تبدیل شویم.
هر بار که او را میدیدیم، خدا را شکر میکردیم و هنگامی که با او وداع میکردیم همواره احتمال میدادیم که دیگر بازنگردد از همین رو همه دیدارهای ما میتوانست آخرین دیدار باشد.
یک بار به ما گفت این احتمال هست که خبر شهادت او اعلام نشود و یا اینکه حزبالله بر اساس ملاحظاتی و خط مقاومت او را بهعنوان شهید یا رزمنده خود معرفی نکند، از همین رو از ما میخواست در این صورت صبور باشیم و بر این موضوع سرپوش بگذاریم و هر تصمیمی را که حزبالله میگیرد بدون چون و چرا بپذیریم.
بنابراین با این تفاسیر دیگر خبر شهادت او برای ما عجیب یا غیرمنتظره نبود، هرچند بیتردید این خبر دردناک است، زیرا عزیزی را از دست دادیم که هر لحظه آرزو میکردیم در آرزوها و رؤیاهای یک خانواده که بنابر شرایط حاکم به تأخیر میافتاد، حضور داشته باشد و همه ما بهخوبی میدانستیم که پدرم آرزوی تحقق رؤیای خود یا همان آزادی فلسطین را در سر داشت.
همه و حتی دشمنان پیش از دوستان میدانند که رابطه خاصی بین سید حسن نصرالله و شهید عماد مغنیه وجود داشت و در واقع رابطه پدرم با نصرالله رابطه عشق به فرماندهی بود که حتی یک لحظه در فدا کردن خانوادهاش برای حفظ جان او و در راه او دریغ نمیکرد و بسیار تأکید داشت تا دوستی و اطاعت تمام و کمال خود از سید نصرالله را به وی ابراز دارد، از همین رو روابط این دو مبتنی بر اعتماد متقابل بود و سید حسن نصرالله نیز به توانمندیها و قابلیتها و تدبیر شهید مغنیه اطمینان داشت.
.
.
#خاطرات #راوی:دختر شهید مغنیه #فاطمه_مغنیه
همه ما میدانستیم که پدرم بهدلیل شرایط کار و فعالیت از سوی سرویسهای اطلاعاتی متعددی در دنیا تحت تعقیب قرار دارد، از همین رو تمام اقدامات امنیتی برای ما به اجرا گذاشته میشد زیرا با توجه به ارتباط با او میتوانستیم به نقطه ضعفش تبدیل شویم.
هر بار که او را میدیدیم، خدا را شکر میکردیم و هنگامی که با او وداع میکردیم همواره احتمال میدادیم که دیگر بازنگردد از همین رو همه دیدارهای ما میتوانست آخرین دیدار باشد.
یک بار به ما گفت این احتمال هست که خبر شهادت او اعلام نشود و یا اینکه حزبالله بر اساس ملاحظاتی و خط مقاومت او را بهعنوان شهید یا رزمنده خود معرفی نکند، از همین رو از ما میخواست در این صورت صبور باشیم و بر این موضوع سرپوش بگذاریم و هر تصمیمی را که حزبالله میگیرد بدون چون و چرا بپذیریم.
بنابراین با این تفاسیر دیگر خبر شهادت او برای ما عجیب یا غیرمنتظره نبود، هرچند بیتردید این خبر دردناک است، زیرا عزیزی را از دست دادیم که هر لحظه آرزو میکردیم در آرزوها و رؤیاهای یک خانواده که بنابر شرایط حاکم به تأخیر میافتاد، حضور داشته باشد و همه ما بهخوبی میدانستیم که پدرم آرزوی تحقق رؤیای خود یا همان آزادی فلسطین را در سر داشت.
همه و حتی دشمنان پیش از دوستان میدانند که رابطه خاصی بین سید حسن نصرالله و شهید عماد مغنیه وجود داشت و در واقع رابطه پدرم با نصرالله رابطه عشق به فرماندهی بود که حتی یک لحظه در فدا کردن خانوادهاش برای حفظ جان او و در راه او دریغ نمیکرد و بسیار تأکید داشت تا دوستی و اطاعت تمام و کمال خود از سید نصرالله را به وی ابراز دارد، از همین رو روابط این دو مبتنی بر اعتماد متقابل بود و سید حسن نصرالله نیز به توانمندیها و قابلیتها و تدبیر شهید مغنیه اطمینان داشت.
.
.
#خاطرات #راوی:دختر شهید مغنیه #فاطمه_مغنیه
۵۹۹
۰۹ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.