حـرمت ها ڪه شڪستـه شـد
حـرمتها ڪه شڪستـه شـد
مسیـح هـم ڪه باشـی ،
نمیتـوانی دلِ شڪستـه را احیـاء ڪنـی
آنچـه در دستـت بود ،
امانتـی پنـهان بـود ڪه حـراج شد ،
آنچـه نبایـد بگویـی گفتـه شد ،
فاجعـه را یڪ عذرخواهـی درسـت نـمیڪند !
حـرف ، حرفِ ویـران ڪردنِ دل است ،
نـه دیوارے خراب ڪنـی و از نو بسـازے!
دلـی ڪه ویـران ڪردے قصـرے بود ڪه خود ساڪن آن بـودے
راستـی حالا ڪه خود را بـی خانـه ڪردے ،
با آوارگـیَت چـه میڪنـی ؟
لابد بـه خـرابـه هاے جامانـده از دیگـران پـناه میـبرے!
مسیـح هـم ڪه باشـی ،
نمیتـوانی دلِ شڪستـه را احیـاء ڪنـی
آنچـه در دستـت بود ،
امانتـی پنـهان بـود ڪه حـراج شد ،
آنچـه نبایـد بگویـی گفتـه شد ،
فاجعـه را یڪ عذرخواهـی درسـت نـمیڪند !
حـرف ، حرفِ ویـران ڪردنِ دل است ،
نـه دیوارے خراب ڪنـی و از نو بسـازے!
دلـی ڪه ویـران ڪردے قصـرے بود ڪه خود ساڪن آن بـودے
راستـی حالا ڪه خود را بـی خانـه ڪردے ،
با آوارگـیَت چـه میڪنـی ؟
لابد بـه خـرابـه هاے جامانـده از دیگـران پـناه میـبرے!
۵۷۰
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.