اکیپ ارواح: این قسمت:شیرینی هآی بآبی 💔
اکیپ ارواح: این قسمت:شیرینی هآی بآبی 💔
بآب اسفنجی(ژینو): چرا نمتونم پیداشون کنم؟ پ پلآستیک شیرینی هآم کوشن 😭 نکنہ یکی خوردتشون؟؟ آخخ نہ شیرینی هآی خوبم 💔
قُزمیتآ(پری): بہ نآم خدآ گُشـ......(اسم شیرینی بہ گوشش میخورهـ 😹 )...بآبی؟؟؟(منظورش بآب اسفنجی هع) نآمرد تو شیرینی داریو رو نمیکنی؟؟؟ حتمن بآس ع گوشنگی خُش شم بیوفتم ای وسط تآ بگی شیرینی داری؟؟؟
بآبی: کی گفده م شیرینی دارم؟؟ 😲
قوزمیتا: عع الآ گوفدی خودت 😳
بآبی: یاابلفرضضضضضضض م کی گوفدم؟؟؟ 😩 😩
گآرفیلد(رِضی): از تو دسشویی داد میزنه: چرآ منم شنیدم خودت گوفدی آخ شیرینیآم ...
حس انتقام جویی در بآبی شعلہ ور میشہ و میرهـ فلکہ آبو میبندهـ تآ گآرفیلد نتونہ ع دشویی دربیآد بیرون عع نآمرد برق دشوویی رم خآموش کرد 😩 (مظلوم گیر آوردی آخہ ..آخ گارفیلد 💔 😭 )
در ای لحظہ حساس,پاتریک(هُدهُد) وآرد صحنہ میشه و میگہ: سیلآم عنترآمـ......عنترا برمیگردن جوآبشو بدن که میبینن عع دوبارهـ رفت..(نمدونم چرآ سلآم دآد پ😩 )
بآبی از توی اتآق صدآی خِش خِش پلاستیک میشنوهـ 😳
مَشکوک میشہ و هیشی دیع عین بُز مَش رَجب میپرهـ وسطـ اتاق کہ میبینہ بع \:
یوغورتآ ( فآطی ) & اُدی ( اون یکی فآطی لولو ) نشستن و تَہِ
شیرینی هآی بآبی رو درآوردن 😂 😂
خیلآصہ....بآبی درحآلی اَشکـ تو چیشآش جَم شودهـ میرهـ جلوتر ببینہ چیزی تَهِش موندهـ یآ نہ....
اُدی بهش میگہ : جون رآمبد اونجوری نیگآ نکن...گآد شآهدع
شیرینیآت همشون خُشکیدهـ بودن...بہ زور دآدیم رف پآیین
😨 😨
قُزمیتآ همـ بهش میگہ: کون تو روت ( 😳 )... اینآ چیہ میخری؟؟؟ پآک گلوم زخمـ شد خآ 😩
( عَجبآ وآقن 😰 😰 )
واین بود کہ بآبی دیگع کوفتم نخرید ( اوخعی 💔 😭 )
#ارواحیم#دیگع#چہ#میشہ#کرد#
#اکیپ_ارواح
#گارفیلد
بآب اسفنجی(ژینو): چرا نمتونم پیداشون کنم؟ پ پلآستیک شیرینی هآم کوشن 😭 نکنہ یکی خوردتشون؟؟ آخخ نہ شیرینی هآی خوبم 💔
قُزمیتآ(پری): بہ نآم خدآ گُشـ......(اسم شیرینی بہ گوشش میخورهـ 😹 )...بآبی؟؟؟(منظورش بآب اسفنجی هع) نآمرد تو شیرینی داریو رو نمیکنی؟؟؟ حتمن بآس ع گوشنگی خُش شم بیوفتم ای وسط تآ بگی شیرینی داری؟؟؟
بآبی: کی گفده م شیرینی دارم؟؟ 😲
قوزمیتا: عع الآ گوفدی خودت 😳
بآبی: یاابلفرضضضضضضض م کی گوفدم؟؟؟ 😩 😩
گآرفیلد(رِضی): از تو دسشویی داد میزنه: چرآ منم شنیدم خودت گوفدی آخ شیرینیآم ...
حس انتقام جویی در بآبی شعلہ ور میشہ و میرهـ فلکہ آبو میبندهـ تآ گآرفیلد نتونہ ع دشویی دربیآد بیرون عع نآمرد برق دشوویی رم خآموش کرد 😩 (مظلوم گیر آوردی آخہ ..آخ گارفیلد 💔 😭 )
در ای لحظہ حساس,پاتریک(هُدهُد) وآرد صحنہ میشه و میگہ: سیلآم عنترآمـ......عنترا برمیگردن جوآبشو بدن که میبینن عع دوبارهـ رفت..(نمدونم چرآ سلآم دآد پ😩 )
بآبی از توی اتآق صدآی خِش خِش پلاستیک میشنوهـ 😳
مَشکوک میشہ و هیشی دیع عین بُز مَش رَجب میپرهـ وسطـ اتاق کہ میبینہ بع \:
یوغورتآ ( فآطی ) & اُدی ( اون یکی فآطی لولو ) نشستن و تَہِ
شیرینی هآی بآبی رو درآوردن 😂 😂
خیلآصہ....بآبی درحآلی اَشکـ تو چیشآش جَم شودهـ میرهـ جلوتر ببینہ چیزی تَهِش موندهـ یآ نہ....
اُدی بهش میگہ : جون رآمبد اونجوری نیگآ نکن...گآد شآهدع
شیرینیآت همشون خُشکیدهـ بودن...بہ زور دآدیم رف پآیین
😨 😨
قُزمیتآ همـ بهش میگہ: کون تو روت ( 😳 )... اینآ چیہ میخری؟؟؟ پآک گلوم زخمـ شد خآ 😩
( عَجبآ وآقن 😰 😰 )
واین بود کہ بآبی دیگع کوفتم نخرید ( اوخعی 💔 😭 )
#ارواحیم#دیگع#چہ#میشہ#کرد#
#اکیپ_ارواح
#گارفیلد
۳.۶k
۱۱ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۹۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.