جامی شکسته دیدم در بزم می فروشی

جامی شکسته دیدم در بزم می فروشی.
گفتم بدین بدین شکسته چون باده می فروشی؟
خندید و گفت زین جام جز عاشقان ننوشند .
مست شکسته داند قدر شکسته نوشی.
دیدگاه ها (۸۳)

️هر چه انسان تر باشیم، زخم ها عمیق تر خواهند بود. هر چه بیشت...

مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم که پیشچشم بیمارت بمیرم چنان پر شد ...

زندگی در زندگی کردن است. زندگی یک شیئی نیست، یک #روند است. #...

سکوت دشوار است وقتی میان چند نفر حاکم می‌شود که هر کدام حرفی...

هنوز صداش خوب یادمه... فرقی نداشت سر صبح یا سر ظهر، هر وقت م...

زیبایی عشق

: دختر خاله تهیونگ با صدای بلند خندید و گفت اینو از تو سطل ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط