در پای تو درد گران جانی ندارم

در پایِ تو دردِ گران جانی ندارم
عشقِ منی احساسِ ویرانی ندارم
قربانی ات در راه عشقت اصغرت بود
ای عشق من پیش تو قربانی ندارم
من خاک بودم خاک را بنیان نهادی
حالا اگر ترسی ز طوفانی ندارم


مثلِ شهیدانت مراهم آبرو ده
من پیش خوبانِ تو ایمانی ندارم
محرم ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)

گر آمدم به کویِ تو چندان غریب نیستچون من در آن دیار هزاران غ...

سبک سری است خسته شدن و ترس از وابستگی زیاد می آید،شاید زود ت...

پرنده ی اهلی رویِ شانه ام... بود

میزنم به جادهبا یه قلبِ دریاعاشقِ تو هستمبی نهایت اقامیزنم ب...

بمان در سینه ام ز آنجا که هم جانی و جانانینفس میگیرم از بویت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط