رئالیسم جادویی
رئالیسم جادویی ...
همان طور که رئالیسم، واکنشی در برابر رمانتیسیسم در نظر گرفته می شود، رئالیسم جادویی نیز واکنشی بود بر جنبش رئالیسم یا وقع گرایی. اصطلاح «رئالیسم جادویی» برای اولین بار توسط منتقد هنریِ آلمانی، فرانز روه، در سال 1925 به کار گرفته شد. زمانی که روه این واژه را به وجود آورد، قصد داشت تا دسته بندی هنری ای ایجاد کند که از مرزها و محدودیت های سفت و سخت رئالیسم فاصله داشته باشد، اما تا دهه ی 1940 طول کشید تا این اصطلاح به عنوان نام جنبشی هنری در آمریکای لاتین و کشورهای حوزه ی کارائیب شناخته شود.
رئالیسم جادویی اغلب برای توصیف زیر-ژانری ادبی به کار می رود که به وسیله ی نویسندگان آمریکای لاتین از قبیل خوزه مارتی و روبن داریو در دهه ی 1950 میلادی نزد مخاطبین محبوبیت یافت. گرچه محتوا و سبک تک تک آثار طبقه بندی شده در این ژانر با هم متفاوت است، ویژگی ها و عناصری وجود دارند که در همه ی این آثار تکرار می شوند: داستان باید در محیطی واقع گرایانه ولی با عناصر جادویی و ماورایی جریان داشته باشد. یکی از دلایل جذابیت رئالیسم جادویی این است که این ژانر، مرز بین داستان واقع گرایانه و فانتزی را از بین می برد؛ مانند حضور شخصیت های مُرده در کتاب «دلبند» اثر تونی موریسون، سیال بودن زمان در «صد سال تنهایی» نوشته ی گابریل گارسیا مارکز و تلپاتی در «همسر ببر» اثر تئا آب رت.
همان طور که رئالیسم، واکنشی در برابر رمانتیسیسم در نظر گرفته می شود، رئالیسم جادویی نیز واکنشی بود بر جنبش رئالیسم یا وقع گرایی. اصطلاح «رئالیسم جادویی» برای اولین بار توسط منتقد هنریِ آلمانی، فرانز روه، در سال 1925 به کار گرفته شد. زمانی که روه این واژه را به وجود آورد، قصد داشت تا دسته بندی هنری ای ایجاد کند که از مرزها و محدودیت های سفت و سخت رئالیسم فاصله داشته باشد، اما تا دهه ی 1940 طول کشید تا این اصطلاح به عنوان نام جنبشی هنری در آمریکای لاتین و کشورهای حوزه ی کارائیب شناخته شود.
رئالیسم جادویی اغلب برای توصیف زیر-ژانری ادبی به کار می رود که به وسیله ی نویسندگان آمریکای لاتین از قبیل خوزه مارتی و روبن داریو در دهه ی 1950 میلادی نزد مخاطبین محبوبیت یافت. گرچه محتوا و سبک تک تک آثار طبقه بندی شده در این ژانر با هم متفاوت است، ویژگی ها و عناصری وجود دارند که در همه ی این آثار تکرار می شوند: داستان باید در محیطی واقع گرایانه ولی با عناصر جادویی و ماورایی جریان داشته باشد. یکی از دلایل جذابیت رئالیسم جادویی این است که این ژانر، مرز بین داستان واقع گرایانه و فانتزی را از بین می برد؛ مانند حضور شخصیت های مُرده در کتاب «دلبند» اثر تونی موریسون، سیال بودن زمان در «صد سال تنهایی» نوشته ی گابریل گارسیا مارکز و تلپاتی در «همسر ببر» اثر تئا آب رت.
- ۱۳۱
- ۰۷ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط