یادداشت وطن امروز/حسین قدیانی
یادداشت وطن امروز/حسین قدیانی
دوباره روحانی؟ دوباره بحرانی
این هم از عجایب روزگار است که رئیس دولت شهره به «اعتدال»، روزی سخن بر مدار «تفریط» براند و دگر روز بر مبنای «افراط»! روزی وعده دهد که 100 روزه، تحول اقتصادی ایجاد میکند، دگر روز بگوید: «100 سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست!» الحمدلله آقای روحانی، خودشان بر عقلانی نبودن وعده تحول اقتصادی ظرف 100 روز، اذعان کردند اما نامزدی را در نظر بگیرید که در آستانه انتخابات، رسما و علنا اعلام کند 100 سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست! و البته از یاد نبرید که نامزد مورد نظر، رئیسجمهور مستقر است! ناگفته واضح است که 100 سال دیگر هم مشکلات مربوط به دوره خودش را دارد اما گمان نکنم نامزدی در هیچ انتخاباتی و در هیچ کجای جهان، اینچنین آب پاکی را روی دست همگان بریزد: «100 سال دیگر هم مشکلات حل نمیشود!» این جمله اما بیش از آنکه خودش مهم باشد، معنای مستتر در پس آن است که مهم جلوه میکند!
چیست این معنی؟! الا آنکه ناقل آن، اصلا و اساسا ارادهای برای حل مشکلات ندارد؟! الا آنکه اگر دوباره رأی بیاورد، 4 سال بعد هم، عین 4 سال قبل، به جای حرکت به جلو و سعی در حل مشکلات، همچنان درجا میزند؟! براستی اگر قرار است 100 سال فرصت هم برای آقای روحانی کافی نباشد که مشکلات را حل کنند، چه سود از رأی دوباره به ایشان که البته بیشتر از 4 سال هم نیست؟! و مگر نه آنکه رأی به هر نامزدی، لاجرم باید برخاسته از یک امیدی باشد؟! و مگر نه آنکه از سر و کول جمله «100 سال هم کافی نیست برای حل مشکلات مردم» دارد یأس و ناامیدی میبارد؟! یک وقت هست دوباره به فردی اعتماد میکنیم که راهی نیمهرفته را کامل کند ولی وقتی که بهزعم خود آقای روحانی «100 سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست»، چه اعتماد دوبارهای؟! چه اطمینان مجددی؟! بیانیه آقای قالیباف در روز ثبتنام، حرف حساب کاملا درستی داشت؛ «رئیسجمهور شدن مجدد آقای روحانی، یعنی تکرار همین 4 سال، بلکه هم بدتر!» و ناظر بر این بود که رئیسجمهور مستقر، 4 سال بعد از وعده تحول اقتصادی ظرف 100 روز، مدعی میشود 100 سال هم، زمانی کافی برای حل مشکلات نیست! حقا که باید گفت: خسته نباشید آقای روحانی! القصه! تفریط «100 روز» و بعد هم انکار آن و بعدتر هم این افراط «100 سال» فینفسه یعنی ارادهای برای کار در دولت اعتدال وجود ندارد! و منبعث از همین هم هست که آقایان، خطر تکدورهای شدن را بیخ گوش خود احساس میکنند! سابق بر این، اگر مردم به رئیسجمهور مستقر، دوباره اعتماد کردند، یکی هم برای این بود که هیچکدام از این آقایان، هرگز این همه مأیوسانه سخن نگفتند که 100 سال هم برای من کافی نیست!
هیچکدام هم البته با «نامزد پوششی» وارد رقابت با حریفان نشدند! چرا که اقلی از کار و کارنامه برای ارائه به مردم داشتند! و حداقلی از توان برای پاسخگویی به نقد رقبا داشتند! واقعا اگر اینگونه است که «100 سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست» و اگر اینگونه است که اراده برای حل مشکلات معیشتی مردم، اینقدر در این دولت، پایین و اندک است، چارهای نیست الا تصحیح شعار انتخاباتی آقای روحانی، البته با عرض معذرت! آری! «دوباره ایران؛ دوباره روحانی» شعاری است که فقط به درد تیتر یک روزنامه دولت میخورد و الا مردمی که در این 4 سال، بیش از هر چیز دیگری شاهد «رکود» بودهاند، «دوباره روحانی» برایشان مترادف «دوباره رکود» است!
«دوباره روحانی» یعنی «دوباره وعده بیعمل»! و رسیدن از وعده «تحول اقتصادی ظرف 100 روز» به این جمله قصار که «100 سال هم کافی نیست برای حل مشکلات!» مدعی بودند به محض توافق، همه تحریمها بالمره لغو میشود؛ سپس اظهار فرمودند اصلا و اساسا برجام با هدف لغو تحریمها تنظیم نشده بود! مدعی بودند در امر مبارزه با فساد، هیچ خط قرمزی نمیشناسند؛ سپس از بزرگترین تخلف مالی، با عنوان «معوقه بانکی» یاد کردند! و «مدیران نجومی» را هم کردند «ذخیره و امانتدار»! اعتماد دوباره به یک دولتمرد، جز این نیست که باید نان یک اعتباری را بخورد اما اعتباری هم مگر به دولت اعتدال، با این همه خلف وعده هست؟! بنابراین «دوباره روحانی» یعنی «دوباره حرف» و باز هم حرف و حرف و حرف! «دوباره روحانی» یعنی جیب مردم، رشد ادعایی در زمینه اقتصاد را هرگز تایید نکند، آنوقت آقای روحانی، در چشم مردم نگاه کنند و بگویند که من شرمنده شما نیستم! «دوباره روحانی» یعنی «دوباره همین نگاه»! و «دوباره همین دیدگاه»! جمهور، شرمنده زن و بچه است؛ باشد!
من رئیسجمهور اما شرمنده نیستم! «دوباره روحانی» یعنی «دوباره کلیدی که وارد هر قفلی میشود اما هیچ دری را باز نمیکند»! «دوباره روحانی» یعنی 4 سال تمام، هر ماه، عدهای از این مردم، از فهرست یارانهبگیران حذف شوند، بی
دوباره روحانی؟ دوباره بحرانی
این هم از عجایب روزگار است که رئیس دولت شهره به «اعتدال»، روزی سخن بر مدار «تفریط» براند و دگر روز بر مبنای «افراط»! روزی وعده دهد که 100 روزه، تحول اقتصادی ایجاد میکند، دگر روز بگوید: «100 سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست!» الحمدلله آقای روحانی، خودشان بر عقلانی نبودن وعده تحول اقتصادی ظرف 100 روز، اذعان کردند اما نامزدی را در نظر بگیرید که در آستانه انتخابات، رسما و علنا اعلام کند 100 سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست! و البته از یاد نبرید که نامزد مورد نظر، رئیسجمهور مستقر است! ناگفته واضح است که 100 سال دیگر هم مشکلات مربوط به دوره خودش را دارد اما گمان نکنم نامزدی در هیچ انتخاباتی و در هیچ کجای جهان، اینچنین آب پاکی را روی دست همگان بریزد: «100 سال دیگر هم مشکلات حل نمیشود!» این جمله اما بیش از آنکه خودش مهم باشد، معنای مستتر در پس آن است که مهم جلوه میکند!
چیست این معنی؟! الا آنکه ناقل آن، اصلا و اساسا ارادهای برای حل مشکلات ندارد؟! الا آنکه اگر دوباره رأی بیاورد، 4 سال بعد هم، عین 4 سال قبل، به جای حرکت به جلو و سعی در حل مشکلات، همچنان درجا میزند؟! براستی اگر قرار است 100 سال فرصت هم برای آقای روحانی کافی نباشد که مشکلات را حل کنند، چه سود از رأی دوباره به ایشان که البته بیشتر از 4 سال هم نیست؟! و مگر نه آنکه رأی به هر نامزدی، لاجرم باید برخاسته از یک امیدی باشد؟! و مگر نه آنکه از سر و کول جمله «100 سال هم کافی نیست برای حل مشکلات مردم» دارد یأس و ناامیدی میبارد؟! یک وقت هست دوباره به فردی اعتماد میکنیم که راهی نیمهرفته را کامل کند ولی وقتی که بهزعم خود آقای روحانی «100 سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست»، چه اعتماد دوبارهای؟! چه اطمینان مجددی؟! بیانیه آقای قالیباف در روز ثبتنام، حرف حساب کاملا درستی داشت؛ «رئیسجمهور شدن مجدد آقای روحانی، یعنی تکرار همین 4 سال، بلکه هم بدتر!» و ناظر بر این بود که رئیسجمهور مستقر، 4 سال بعد از وعده تحول اقتصادی ظرف 100 روز، مدعی میشود 100 سال هم، زمانی کافی برای حل مشکلات نیست! حقا که باید گفت: خسته نباشید آقای روحانی! القصه! تفریط «100 روز» و بعد هم انکار آن و بعدتر هم این افراط «100 سال» فینفسه یعنی ارادهای برای کار در دولت اعتدال وجود ندارد! و منبعث از همین هم هست که آقایان، خطر تکدورهای شدن را بیخ گوش خود احساس میکنند! سابق بر این، اگر مردم به رئیسجمهور مستقر، دوباره اعتماد کردند، یکی هم برای این بود که هیچکدام از این آقایان، هرگز این همه مأیوسانه سخن نگفتند که 100 سال هم برای من کافی نیست!
هیچکدام هم البته با «نامزد پوششی» وارد رقابت با حریفان نشدند! چرا که اقلی از کار و کارنامه برای ارائه به مردم داشتند! و حداقلی از توان برای پاسخگویی به نقد رقبا داشتند! واقعا اگر اینگونه است که «100 سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست» و اگر اینگونه است که اراده برای حل مشکلات معیشتی مردم، اینقدر در این دولت، پایین و اندک است، چارهای نیست الا تصحیح شعار انتخاباتی آقای روحانی، البته با عرض معذرت! آری! «دوباره ایران؛ دوباره روحانی» شعاری است که فقط به درد تیتر یک روزنامه دولت میخورد و الا مردمی که در این 4 سال، بیش از هر چیز دیگری شاهد «رکود» بودهاند، «دوباره روحانی» برایشان مترادف «دوباره رکود» است!
«دوباره روحانی» یعنی «دوباره وعده بیعمل»! و رسیدن از وعده «تحول اقتصادی ظرف 100 روز» به این جمله قصار که «100 سال هم کافی نیست برای حل مشکلات!» مدعی بودند به محض توافق، همه تحریمها بالمره لغو میشود؛ سپس اظهار فرمودند اصلا و اساسا برجام با هدف لغو تحریمها تنظیم نشده بود! مدعی بودند در امر مبارزه با فساد، هیچ خط قرمزی نمیشناسند؛ سپس از بزرگترین تخلف مالی، با عنوان «معوقه بانکی» یاد کردند! و «مدیران نجومی» را هم کردند «ذخیره و امانتدار»! اعتماد دوباره به یک دولتمرد، جز این نیست که باید نان یک اعتباری را بخورد اما اعتباری هم مگر به دولت اعتدال، با این همه خلف وعده هست؟! بنابراین «دوباره روحانی» یعنی «دوباره حرف» و باز هم حرف و حرف و حرف! «دوباره روحانی» یعنی جیب مردم، رشد ادعایی در زمینه اقتصاد را هرگز تایید نکند، آنوقت آقای روحانی، در چشم مردم نگاه کنند و بگویند که من شرمنده شما نیستم! «دوباره روحانی» یعنی «دوباره همین نگاه»! و «دوباره همین دیدگاه»! جمهور، شرمنده زن و بچه است؛ باشد!
من رئیسجمهور اما شرمنده نیستم! «دوباره روحانی» یعنی «دوباره کلیدی که وارد هر قفلی میشود اما هیچ دری را باز نمیکند»! «دوباره روحانی» یعنی 4 سال تمام، هر ماه، عدهای از این مردم، از فهرست یارانهبگیران حذف شوند، بی
۳.۶k
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.