زیاده خواه نیستم !جاده ی شمال ، یک کلبه ی جنگلییک میز کوچک چوبیبا دو صندلی ، کمی هیزم ، کمی آتشمه جنگلی ، کمی تاریکی محض کمی مستی ، کمی مهتابو بوی یار ...تو باشی و من باشم و هیچ ...دنیا هم ارزانی خودشان ...