زینب کبری سلام الله علیها، الگوی مذاکره و گفتگو با دشمن
زینب کبری سلام الله علیها، الگوی مذاکره و گفتگو با دشمن
همه ی چیز برای یزید خوب پیش رفت. مردانشان را کشته، و زنان و بیمارانشان را اسیر نموده بود. علی الظاهر او در موضع قدرت بود. همه چیز مهیا بود تا ضربه ی آخر را هم وارد نماید.
تا اینکه دخترِ پاکِ امیرالمومنین علی علیه السلام لب به سخن گشود.
با اینکه در این شرایط، یک دیپلماتِ حرفه ای، باید به فکرِ جانِ بقیه ی اعضای خانواده اش باشد. باید در برابرِ خارجی ها خود را ضعیف نشان داده تا اصول دیپلماسی رعایت شود و ...
لکن در این مجلس، انگار زینب بود که در موضع قدرت بود. به جای آنکه بدهکار باشد و از استراتژی دفاع وارد شود، مدام در موضع حمله بود.
به جای آنکه از سختی ها و ظلم ها بگوید، از زیبایی های این حوادث میگفت.
به جای آنکه مثلِ یک دیپلمات واقعی، با زبانِ نرم و لطیف سخن بگوید، با منطقی محکم و بیانی سخت به استقبال دشمن می رود.
« ای یزید! این جنایات بزرگ را انجام دادهای، آنگاه نشستهای و بی آنکه خود را گناهکار بدانی یا جنایات خود را بزرگ بشماری،
با خود ندا سر میدهی که ای کاش پدران من حضور داشتند و از سر شادمانی و سرور فریاد بر میآوردند و میگفتند: « ای یزید! دست مریزاد»؟ این جمله جسارت آمیز را میگویی، در حالی که با چوبدستی بر دندانهای مبارک سید جوانان بهشتی میکوبی؛
زهی بیشرمی و بیحیایی! چگونه چنین یاوهسرایی نکنی؟ »
انگار نه انگار که این دشمن است و با یک ضربه می تواند تمام سیستمِ دفاعیِ ما را ...
انگار نه انگار که ممکن است ...
انگار نه انگار ...
و این بود، رمز پیروزی زینب و ماندگاری اسلام
او دیپلمات نبود، #انقلابی بود.
کانال کلمات ابراهیمی:
https://telegram.me/joinchat/Bs0bSDu040-6I5reToknFA
همه ی چیز برای یزید خوب پیش رفت. مردانشان را کشته، و زنان و بیمارانشان را اسیر نموده بود. علی الظاهر او در موضع قدرت بود. همه چیز مهیا بود تا ضربه ی آخر را هم وارد نماید.
تا اینکه دخترِ پاکِ امیرالمومنین علی علیه السلام لب به سخن گشود.
با اینکه در این شرایط، یک دیپلماتِ حرفه ای، باید به فکرِ جانِ بقیه ی اعضای خانواده اش باشد. باید در برابرِ خارجی ها خود را ضعیف نشان داده تا اصول دیپلماسی رعایت شود و ...
لکن در این مجلس، انگار زینب بود که در موضع قدرت بود. به جای آنکه بدهکار باشد و از استراتژی دفاع وارد شود، مدام در موضع حمله بود.
به جای آنکه از سختی ها و ظلم ها بگوید، از زیبایی های این حوادث میگفت.
به جای آنکه مثلِ یک دیپلمات واقعی، با زبانِ نرم و لطیف سخن بگوید، با منطقی محکم و بیانی سخت به استقبال دشمن می رود.
« ای یزید! این جنایات بزرگ را انجام دادهای، آنگاه نشستهای و بی آنکه خود را گناهکار بدانی یا جنایات خود را بزرگ بشماری،
با خود ندا سر میدهی که ای کاش پدران من حضور داشتند و از سر شادمانی و سرور فریاد بر میآوردند و میگفتند: « ای یزید! دست مریزاد»؟ این جمله جسارت آمیز را میگویی، در حالی که با چوبدستی بر دندانهای مبارک سید جوانان بهشتی میکوبی؛
زهی بیشرمی و بیحیایی! چگونه چنین یاوهسرایی نکنی؟ »
انگار نه انگار که این دشمن است و با یک ضربه می تواند تمام سیستمِ دفاعیِ ما را ...
انگار نه انگار که ممکن است ...
انگار نه انگار ...
و این بود، رمز پیروزی زینب و ماندگاری اسلام
او دیپلمات نبود، #انقلابی بود.
کانال کلمات ابراهیمی:
https://telegram.me/joinchat/Bs0bSDu040-6I5reToknFA
۷۰۰
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.