یک سال از رفتنت گذشته و من هنوز همونم . هنوزم بعد از ظهر
یک سال از رفتنت گذشته و من هنوز همونم . هنوزم بعد از ظهر شنبه ها میرم کافه ۱۳ و یه قهوه ی فرانسوی سفارش میدم و کتاب جدیدی که خریدمو تموم میکنم . هنوزم مثل اون موقع ها سر اینکه چرا شالم کج و کوله میشه غر میزنم . هنوزم مثل بچه کوچولوها پاهامو میکوبم زمین وقتی که اتوبوس دیر میاد . هر روز همون عطرو میرنم ، هنوزم قرمه سبزی غذای مورد علاقمه . هنوزم از مترو متنفرم . هنوزم وقتی بارون میاد تو خیابونا میدوئم .
میدونی از وقتی که تو رفتی من هیچ تغییری نکردم . فقط ' تو ' نیستی که بخوام لحظه هامو باهاش تقسیم کنم . تنها چیزی که عوض شده چشمامن . نمیدونم چرا ولی دیگه مثل قبلنا بهشون نگاه نمیکنم . هر وقت جلوی آینه وایمیستم اون جمله رو یادم میاد که یبار بهم گفتی.
" چشمای قهوه ای فقط یه رنگن تا وقتی که عاشقشون میشی "
حالا عشق از چشمام رفته . مثل تو .
یک " تو " و یک " عشق " از چشمام کم شده .
#یاسمن_بهزادی
میدونی از وقتی که تو رفتی من هیچ تغییری نکردم . فقط ' تو ' نیستی که بخوام لحظه هامو باهاش تقسیم کنم . تنها چیزی که عوض شده چشمامن . نمیدونم چرا ولی دیگه مثل قبلنا بهشون نگاه نمیکنم . هر وقت جلوی آینه وایمیستم اون جمله رو یادم میاد که یبار بهم گفتی.
" چشمای قهوه ای فقط یه رنگن تا وقتی که عاشقشون میشی "
حالا عشق از چشمام رفته . مثل تو .
یک " تو " و یک " عشق " از چشمام کم شده .
#یاسمن_بهزادی
۳.۷k
۰۵ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.